فرزندم در آینده ازدواج ناموفقی دارد اگر:
۹ ویژگی خانواده های ناسالم را که باعث ازدواج ناموفق فرزندانشان میشوند بررسی میکنیم.
مشکلات رابطه عاطفی افراد نشاندهنده الگوهای غلط در خانواده اصلی آنها است .یک خانواده ناسالم در انتخاب همسر فرزندانش تاثیر میگذارد .یعنی خانواده ایکه در آن سوء استفاده لفظی و جسمی _ خشونت _ رعایت نکردن حریم خصوصی و ناپایداری وجود دارد باعث میشود فرزندان در آینده انتخابهای نادرست داشته باشند و از روابط رومانتیک رضایت نداشته باشند .
یک خانواده سالم همدلی_ احترام _ انعطاف پذیری _ و امنیت دارد و اینها اعتماد بنفس فرزندان را شکل میدهد.
یک خانواده سالم یک فضای امن است که اتمسفر باز و بازی گونه و خودجوش دارد و اجازه ابراز وجود به فرزندان میدهد .اگر چه که خشم هم ابراز میشود و بحث هم وجود دارد ولی صلح بعد از خشم و بحث برمیگردد و افراد احساس دوست داشته شدن و احترام میکنند .
در خانواده ناسالم اعضا اعتماد بنفس کمی دارند و سعی میکنند به دیگری وابسته باشند .
خانواده ناکارامد ۹ ویژگی دارد که در ادامه به آن میپردازیم .
۱_ انکار:
والدین در این خانه ها ، واقعیت دردناک یا مشکل موجود را نادیده میگیرند و یا تظاهر میکنند مشکلی وجود ندارد . مثلا اعتیاد یا بیماری اعصاب و روان یکی از اعضا و بحران ناشی از آن توسط والدین انکار میشود. مشکلات حل نمیشود، حتی در موردش حرف زده نمیشود . فرزندان به احساس خود شک میکنند و حتی خودشان باهم در موردش حرف نمیزنند و ترس و ابهام افزایش پیدا میکند.
۲_ سیستم بسته:
یک خانواده بسته مثل یک سیستم سیاسی بسته اجازه ایده های جدید و متفاوت را نمیدهد. اعضا اجازه ندارند درباره خانواده های دیگر حرف بزنند ، مهمان یا دوستی از نژاد یا مذهب دیگر داشته باشند . بعضی خانواده ها ایزوله هستند و با جامعه در ارتباط نیستند . از تفاوت داشتن با دیگران بشدت میترسند و احساس شرم زیادی نسبت به خانواده های دیگر دارند .
۳_ رازها:
در خانواده های ناسالم رازهایی برای سالها حفظ میشود چون ترس از بی آبرویی یا شرم ناشی از آن وجود دارد ، مثلا اعتیاد ، خشونت ، جنایت ، موضوعات جنسی یا بیماری اعصاب و روان بصورت راز باقی می ماند . بچه ها با وجود اینکه ممکن است موضوع را ندانند ولی شرم و ترس آن را حس میکنند .
۴_ مکالمه ناکارآمد:
طیف این مشکل وسیع است ، از نبود گفتگو تا خشونت کلامی و ناسزا . ارتباط کلامی سالم فقط حرف زدن نیست .مکالمه سالم شامل شنیدن ، احترام ، قاطعیت و درک است . در خانواده ناسالم گفتگو ها نه قاطع است نه شفاف . اعضا بهم گوش نمیدهند و خشونت کلامی (ناسزا و تحقیر) دارند .بچه ها میترسند افکار و احساستشان را نشان بدهند چون مورد سرزنش و مسخره قرار میگیرند و انگ خنگ ، احمق ، بد ، تنبل یا خودخواه میگیرند .یادمیگیرند به احساسشان اعتماد نکنند و از والدین چیزی نپرسند .حریم ها در این خانه رعایت نمیشود . والدین این خانه ها والدین "سمی" اطلاق میشوند .
۵_ قوانین سخت:
گاهی اوقات قوانین خیلی محدود کننده ای در خانه وجود دارد که معمولا ناگفته اجرا میشوند. در واقع هیچ فضایی برای اشتباه کردن باقی نمی ماند . بعضی والدین تصمیمات زیادی درباره کنترل سرگرمی ها و تکالیف مدرسه ، دوستان و حتی لباس فرزندان دارند .استقلال طبیعی فرزندان به معنی بی احترامی به بزرگترها است .حرف زدن درباره رابطه جنسی ، مرگ ، ازدواج قبلی والدین و ...ممنوع است .بعضی خانواده ها ابراز احساسات ازجمله عصبانیت ، گریه و شور و اشتیاق زیاد را محدود میکنند. اگر احساسات فرزندان بروز پیدا نکند ، فرزندان اعتماد به نفس کمتری پیدا میکنند .
۶_ خودکامگی و بی ثباتی:
چه چیزی بدتر از قوانین سخت من درآوردی و بی ثبات می تواند باشد . قوانین خودکامه نشان دهنده پدر و مادر خودشیفته است . بچه ها نمیفهمند چرا تنبیه میشوند و بتدریج یادمیگیرند که درمانده شوند و خشم خود را فرو بخورند . فرزندان احساس ترس همیشگی دارند چون قوانین ناملموس و غیرقابل پیش بینی و ناعادلانه است . اعتماد و احترام شان نسبت به پدر و مادر از بین میرود و فقط ترس باقی میماند و اطاعت میکنند.
۷_ نقش اشتباه فرزند:
این مشکل وقتی اتفاق می افتد که یکی از والدین از نظر فیزیکی یا روانی غایب یا بی مسوولیت است و فرزند مسوولیت او را به عهده میگیرد و همراه والد دیگر میشود .این مشکل بعد از طلاق والدین یا در خانه هاییکه والدین رابطه خوبی باهم ندارند رخ میدهد. مثلا فرزندان از مادر در مقابل پدر زورگو یا بیمار حمایت میکنند. این اتفاق متناسب با سن کودک نیست و به او آسیب میزند چون کودک باید مثل بزرگترها رفتار کند و نیازهای کودکیش را پس بزند و حس میکند به والد دیگر هم خیانت میکند و احساس گناه پیدا میکند.
۸_ غیرقابل پیش بینی بودن:
وقتی افراد احساس امنیت میکنند که زندگی خانوادگی قابل پیش بینی باشد. اگر بچه ها ندانند پدر و مادر کی حالشان خوب است و کی نیست مضطرب میشوند .بدتر از همه خانواده ایکه همیشه در بحران است ، مثل پدر و مادری که مشکل اعتیاد، سوء استفاده فیزیکی و جنسی یا بیماری روانی دارد .فرزندان این خانواده ها مشکلات جسمی مثل دل درد و سر درد زیاد دارند .
۹_ عدم توانایی حل مسئله
در خانواده های ناسالم مشکلات و تعارضها حل نمیشوند . فرزندان و والدین یا همدیگر را سرزنش میکنند یا دیوار سکوت بلندی بینشان وجود دارد . مشکلی حل نمیشود.