آنچه که فرزند پسر از مادر میخواهد:
✔️رفتار اجبار گونه و قهری مادر در کودکی فرزند پسر باعث ایجاد انواع بدرفتاریهای اجتماعی در فرزند پسر در سالهای بعد میشود . هر چه رفتار خشنتر میشود فرزند پسر بیشتر مخالفت میکند تا جاییکه والد عقب نشینی میکند یا او را رها میکند ، و این سیکل باعث ایجاد بدرفتاری در آینده کودک میشود .پسرهاییکه با مادرانی بزرگ شدند که رفتار اجبار گونه داشتند مشکلات اجتماعی بیشتری در سالهای بعد در رابطه با هم سن و سالان داشتند .
✔️ مادرانی که کمتر دعوا میکنند و گرمتر رفتار میکنند باعث میشوند فرزندشان حس بهتری به خودش داشته باشد و مهارتهای اجتماعی تکامل یافته تری پیدا میکنند . رفتار گرم به معنای آسان گیر بودن و رها کردن نیست. مادر گرم یعنی مادر بامحبت و قاطع و مهربان. مادری که سعی میکند کمتر دعوا کند و گرمتر برخورد کند در واقع به کودک کمک میکند تا دوست پیدا کردن و رعایت اخلاق و کم کردن رفتارهای ضد اجتماعی مثل آسیب به دیگران و دروغ گفتن و ناسزاگویی را یادبگیرد.
✔️ کودک با الگوبرداری از والد یادمیگیرد و مادر موظف است مهارت کنترل هیجانات منفی و دوری از خصومت و عصبانیت خودش را داشته باشد تا کودک یادبگیرد . اگر مادر بتواند اضطرابش را کنترل کند فرزند پسرش هم با الگوبرداری یاد میگیرد. رابطه خوب مادر و پسر باعث تثبیت دلبستگی محکم و امن میشود . مادرهایی که واکنش کمتری به فرزندشان نشان میدهند یا واکنشهای هیجانی منفی زیادی نشان میدهند پسرانشان بیشتر ممکن است که مشکلات توجه و تمرکز و پرخاشگری پیدا کنند.
انتقادهای سخت و هیجانات زیاد منفی مادران باعث مشکلات رفتاری پسران میشود. رفتارهای مراقبت کننده زیاد از حد مادران و نگرانی زیاد آنها در مورد فرزندشان و رفتارهایی که به نظر فداکارانه میاد ولی بیش از حد است شامل رفتارهای هیجانی منفی میشود و آسیب زا است. انتقاد زیاد و مراقبت زیاد باعث از بین رفتن خودانگیختگی و استقلال فرزند میشود.
آنچه فرزند دختر از پدر میخواهد:
۱_ اجازه کودکی کردن:
والدین باید مراقب باشند که احساس ناامنی و اضطراب خود را از طریق فرزندانشان تسکین ندهند. تجربه های دوران کودکی زنهای زیادی نشان میدهد که آنها در کودکی سعی میکردند نیازهای روانشناختی والدینشان برآورده کنند. یعنی والدین خواسته هایی داشتند و فرزندان باید برای آرامش و رضایت آنها به آنها عمل میکردند. زنهایی که در کودکی نتوانند کودکی کنند و نقش والدی نسبت به والدین خود داشته باشند ، در بزرگسالی در رابطه های رومانتیکشان احساس امنیت نخواهند کرد و رابطه آنها با جنس مخالف به مشکل برمیخورد.
۲_ احساس گرمی و پذیرش و صمیمیت با پدر:
مطالعاتی که بین دختران نوجوان افسرده با غیر افسرده انجام شده نشان میدهد که رابطه بین پدر و دختر و کیفیت این رابطه بسیار اهمیت دارد .دخترانیکه افسردگی دارند توسط پدر نادیده گرفته شده اند و رابطه با پدر سرد و دور بوده است . این نتایج صرف نظر از این است که والدین جدا شده اند یا نه. متاسفانه پدران دختران افسرده تشخیص نمیدهند رابطه با دخترانشان فاقد گرمی و محبت است.
۳_ فعالیت های مشترک پدر _ دختری:
فعالیت مشترک ورزشی و بازی بین پدران و دختران باعث میشود دختران مهارت تصمیم گیری و توانایی مدیریت هیجان، مهارتهای ارتباطی و مسئولیت پذیری فردی بیشتری را بدست آورند.
۴_ صمیمیت ، اعتماد ، سخاوت و اجازه مستقل بودن:
مطالعاتی که بر روی زنانی که اختلال خوردن ( پرخوری عصبی ) داشتند انجام شده است نشان میدهد که پدر این زنان مراقبت کم داشتند ، سرزنشگر و نامهربان بودند یا مراقبت بیش از حد میکردند. بخصوص پدران سرد و دور و خودخواهی بودند . زنانیکه پدران کنترلگر و کمتر منعطف داشتند احساساتشان را با خوردن سرکوب میکنند و افسردگی بیشتری دارند . پدرانی که آزادی کمتری به دختران خود میدهند و کمتر حمایتی برخورد میکنند باعث میشوند دخترانشان نگرانی بیشتری در مورد ظاهر خود پیدا کنند و مشکل بیشتری با خوردن پیدا کنند.
۵_ ارتباط و مکالمه _ حتی با ناپدری:
اهمیت مکالمه و ارتباط با پدر بقدری زیاد است که حتی مطالعات نشان میدهد دخترانیکه با ناپدری هم زندگی میکنند هر چقدر ارتباط و مکالمه بیشتری داشته باشند تاثیر مثبتی دارد چه برسد به پدر بیولوژیکی .