اگر بر خودتان کنترل ندارید، نمیتوانید در ارتباط موثر باشید
گاهی وقتی مردم استرس دارند، از فکر کردن بدشان میآید، و اتفاقاً در این هنگام بیشترین نیاز را به فکر کردن دارند.
همه افرادی که در اینترنت یا دیگر فضاها هستند، در پی یک چیز هستند: ارتباط موثر
همه ما انسانها برای ارتباط موثر عطش داریم. ما آنقدر در پی این ارتباط هستیم که با خوشحالی برای آن پول و وقت صرف میکنیم. و این جستوجو، بسیار قوی، جهانی و دستیافتنی است، به ویژه در عصر دیجیتال. ما به اینترنت وصل میشویم تا دوستان دبیرستانیمان را پیدا کنیم . از طریق شبکه بیسیم به اینترنت وصل میشویم تا بتوانیم با دوستانمان از طریق صدا یا دادهها مرتبط باشیم. و گاهی حتی با غریبهها مرتبط میشویم.
ما انسانها بیش از هر زمانی به شکلهای مختلف به صورت یک جامعه در ارتباط هستیم. پس چرا با وجود همه این ارتباطها، در پی ارتباط بیشتری هستیم؟ به نظر می رسد توانایی در حال رشد ما برای ارتباط از طریق فنآوری نگرانی ما را درباره جدا ماندن، کم نکرده است؛ بلکه بهطور تصاعدی آن را افزایش داده است. و نتوانسته آزادی آرامشبخش و قدرتبخشی باشد که این ارتباط پیشتر وعدهاش را داده است؛ بلکه شبیه نوعی وابستگی تضعیفکننده به شیوههای سطحی زندگی امروز است. به نظر نمیرسد این امر، ارتباط درستی باشد؛ بلکه شبیه اعتیادی نگرانکننده است.
پس مشکل کجاست؟ از آن مهمتر آنکه راهحل آن چیست؟
اولین مشکل آن است که این شبه ارتباطهای سطحی از طریق فنآوری، امکان برآورده کردن عمیقترین خواستههایمان را بهخصوص در درازمدت ندارند. (بصورت ارتباط موثر ). این تأمینکنندههای روابط الکترونیکی در ایجاد توهمی از واقعیت و روابط نزدیک، بهتر شدهاند و فراسوی نگرانیهای زندگی رفتهاند و تواناییهای ما انسانها را افزایش دادهاند.
چیزی که عصر دیجیتال آن را «ارتباط» میخواند، تنها یک آشنایی است. ما با همدیگر به شکلی که هرگز تجربهاش نکردهایم، آشنا میشویم. اما همه ما چیزی بیش از آشنایی محض میخواهیم. چیزی عمیقتر میخواهیم. چیزی خصوصی. چیزی منحصر به فرد.