دکتر مهدی قاسمی/
روانپزشک و زوج درمانگر
نظریهی_خروج
میان همسران یک پتانسیل ارتباطی وجود دارد. پویاییها و الگوهای ویژهی تعامل درون هر زوج، برای همسر یکتا و یگانه است.
این تعامل میتواند به صورت رقصی مشترک در زوجین درآید. هنگامی که فضای ازدواج (جو میان زوج) ناامن باشد، یکی یا هر دو بهطور منظم شروع میکنند به خروج از رابطهی صمیمی، چون دیگر در کنار هم احساس امنیت نمیکنند.
این دامنهی خروج از سرگرم شدن با کودکان شروع میشود و میتواند هر چیز دیگری مثل یک احساس خوب گذرا، کار خوشایند، مسئولیتپذیری، شغل یا لذت را در بر گیرد. هنگامی که یک شخص به هر دلیلی از رابطه خارج میشود، میخواهد از صمیمیت اجتناب کند. افراد معمولاً هنگام ترس و عصبانیت از صمیمیت فرار میکنند.
خشم و عصبانیت از این واقعیت ناشی میشود که همسر میخواهد خود را بدون تکیه به دیگری رها کند. ترس هم، از ناخودآگاهی ناشی میشود که فرد از تنها و صمیمی بودن با هر فرد دیگری که از نظر عاطفی با او احساس امنیت نمیکند، دارد.
طلاق، قتل، خودکشی، جنون، نقطهی پایان ارتباط زن و شوهر است، در حالی که خروجهای دیگری چون اعتیاد و عشقبازی افراطی هم در ازدواج میتواند وجود داشته باشد که مصیبتبار و فاجعهآمیزند. در بعضی از ازدواجها زن و شوهر به دنبال راههای فرار میگردند.
این فعالیتها میتواند ارتباط بین زن و شوهر را تخریب و فلج کند. مفرهایی هم وجود دارد، مانند: کار، بچهها، تلفن، تلویزیون، ورزش، دوستان، کامپیوتر، کتابها، درگیریهای اجتماعی، حیوانات خانگی و غیره.