من را نگاه کن
بچههایی هستند که برای اینکه مورد توجه والدین قرار گیرند. دچار مشکلاتی میشوند. یاد بچهای افتادم که شبها خودش را خیس میکرد درحالیکه در طول روز مشکلی نداشت و بچهی درسخوانی هم بود. برادرش مشکلات رفتاری شدیدی داشت و وقت پدرومادرش را میگرفت. خواهرش هم از لحاظ درسی مشکل داشت. بچه که میدید تنها مانده است شب ادراری را تنها راه اثبات وجود خود می دانست و تنها فریادی برای یادآوری حضور خود به پدرومادر میدید.
برخی از بچهها برای جلب توجه، مدام ناله میکنند. والدین هم که نگرانند، به پزشک مراجعه میکنند. اگر پزشک چیزی پیدا نکرد، به بچه میگویند برو بازی کن! و از خود نمیپرسند که دلیل ناله و شکایت بچه چه بوده است. در اغلب موارد، شکایت تغییر شکل میدهد، چون پدرومادر نفهمیدهاند که بچه از این طریق چه پیامی را میخواست به آنها برساند. پدرومادرها که میبینند شکایت و ناله همچنان ادامه دارد خسته میشوند و دیگر به حرف بچه گوش نمیدهند و یا با این بچهای که مدام یک جاییش درد میکند بدرفتاری میکنند.
در بین شکایتهایی که بچهها میکنند، رایجترین آنها عبارت است از: سردرد، دل درد و تهوع و همچنین مشکل به خواب رفتن.
دل دردها عموما والدین و پزشکان را خیلی نگران میکند و یکی از دلایل اصلی غیبت در مدارس محسوب میشود. این امر بیشتر در فاصلهی ۶ تا ۹ سالگی رخ میدهد، «آرامش دورهی ۶ تا ۹ سالگی مثل آتش زیر خاکستر است. اینکه تصور کنیم این دوره، دورهی خالی از درگیریهاست اشتباه است. درگیریهای نهفته تنها از طریق عوارض عصبی آشکار و معمول بروز نمییابد و از طریق برخی از رفتارهای شبانه مانند راه رفتن در خواب یا بیماری جسمانی نیز میتواند نمایان شود.
تجربه نشان میدهد که دردهای شکمی مفهوم واحدی ندارند. معاینهی بچه، بدون حضور والدین، گرچه به ما کمک میکند که بهتر به چندوچون این مشکل پی ببریم، اما کافی نیست. باید بفهمیم که بچه در چه نوع محیطی زندگی میکند، چگونه با اطرافیانش رابطه برقرار میکند، باید بفهمیم که این بیماری چه نقشی در زندگی بچه ایفا میکند و در ضمن، باید با اعضای خانوادهی بچه نیز ملاقات کنیم…»