در وجود هر انسان مقداری نیروهای حیاتی، انرژی ها، امکان و استعدادهای خاص نهفته است که اگر شرایط و فرصت مناسب برایش فراهم سازند این نیروها و استعدادها خود به خود و به طور طبیعی رشد می کنند.
مهم ترین شرایط برای اینکه انسان بتواند به طور طبیعی و سالم رشد کند عبارتند از: محبت و گرمی، حمایت، آزادی نسبی، کمک راهنمایی و تشویق. اگر این شرایط فراهم بود، کودک احساس ایمنی و آرامش می نماید و شانس و فرصت این را پیدا می کند که احساسات علاقه ها، تمایلات و آرزوهای خاص خودش را به طور طبیعی و با طیب خاطر رشد و نمو بدهد. وقتی احساس ایمنی و راحتی درش ایجاد شد می تواند بدون تشویش به خودش پردازد و از نیروها و استعدادهای ذاتی و طبیعی خود برای پرورش و تقویت وجود خود استفاده نماید.
اما شرایط نامناسب و ناهنجار موجب می شود که کودک از رشد طبیعی خود منحرف گردد و نتواند استعدادها و امکاناتی را که بالقوه در او هست پرورش دهد.
شرایط ناهنجار و مانع رشد عبارتند از: تحقیر، اجحاف، تعدی، زور و فشار، عدم رعایت احتياجات خاص کودک. بی علاقگی و بی توجهی به او، تبعیض بین بچه ها، ایجاد محیط نایمن سختگیری بیش از حد، ایراد و انتقاد و بهانه جونی بی مورد، زیادی از بچه مواظبت و حمایت کردن، و فقدان محبت صادقانه اینها همه از مهم ترین عوامل و شرایطی است که مانع رشد طبیعی و سالم کودک می گردد. و یک احساس ناایمنی، اضطراب، تشویش و دلهره دائمی در او ایجاد می نماید.
کارن هورنای معتقد است عدم رعایت نیازهای کودک و قرار گرفتن کودک در شرایط تحقیر، تعدی، زور و فشار سبب می شود کودک به جای اینکه وقت و انرژی اش را صرف پرورش و به کار بردن نیروها و استعدادهای طبیعی خود نماید، در یک حالت دفاعی قرار گیرد و آنها را صرف تسکین و تخفیف و فرو خواباندن اضطراب و دلهره و دفع آزار دیگران نماید.
اضطراب و تشویشی که بدین طریق بوجود می آید را هورنای اضطراب اساسی» می نامد- (که عبارتست از احساس تنهائی، ناایمنی، بی کسی، عجز و بیچارگی در دنیایی که افرادش همه ظالم و زورگو و آزار دهنده اند) و مانع میشود که کودک بتواند از روی اختیار و آزادی و رغبت با دیگران روابط مناسب و دوستانه ای برقرار کند.
از طرف دیگر چون ناچار است با دیگران دائما در تماس باشد، می کوشد راه های مناسبی پیدا کند تا بتواند با دیگران طوری مماشات و مدارا کند که کمتر با رفتار خشن و آزاردهنده اضطراب و دلهره او را برانگیزند، تشدید نمایند و بر احساس ناایمنی و بیچارگی اش بیفزایند.
راه هایی که کودک برای و مدارا انتخاب می کند بستگی به دو چیز دارد:
1⃣ خلقیات و خصوصیات روحی خود کودک است.
2⃣ دیگری اوضاع و احوال محیط و شرایطی که دیگران برایش بوجود می آورند.
به اعتقاد هورنای راههای مدارا با یک محیط خشن و ناهنجار عبارتند از اینکه یا سعی می کند خود را در حمایت قوی ترین فرد محیط - از قبیل برادر بزرگتر، خواهر، مادر یا پدر - قرار دهد و خود را به او بچسباند تا از آزار او و سایرین در امان باشد؛ یا ممکن است به قدری متمرد، پرخاشگر و ستیزه جو شود که دیگران نتوانند آزارش دهند. راه سومی که به نظرش می رسد این است که سعی کنند از دیگران کناره گیری نماید و لااقل از لحاظ روحی و معنوی به دیگران نزدیک نشود.