هنگامی که کودکان در معرض یک فاجعه قرار بگیرند، سلامت فیزیکی، روانی و هیجانی شان مورد آسیب واقع می گردد. برخی واکنش ها نرمال تلقی می شوند، اما اگر بیش از حد مورد انتظار طول بکشند، مراجعه به روانپزشک یا روانشناس، جهت بهبودی، ضروری است.
فاجعه (disaster) به معنی یک اتفاق غیر قابل انتظار است که جزو تجربیات نرمال فرد نمیباشد. به دو گروه تقسیم میشود:
فجایای طبیعی: مثل زلزله، سیل، طوفان
فجایای ساخته بشر: مثل حوادث تروریستی یا سقوط هواپیما
فاجعه سبب اختلال زندگی کودک به طرق مختلف میشود. مثلا خانه محل سکونت یا مدرسه تخریب میشود، دسترسی به برق و آب آشامیدنی از بین میرود. دوستان یا اعضا فامیل را از دست میدهند، تصاویر مخرب زیادی در اطراف خود یا در تلویزیون مشاهده میکنند.
بسیار مهم است که بالغین در این شرایط به سلامت روانی کودک توجه داشته باشند و در صورت نیاز از افراد حرفهای کمک بگیرند.
پاسخهای شایع به فاجعه شامل سه فاز اصلی میباشد:
1- پاسخ اولیه پس از یک فاجعه با احساساتی از قبیل: ترس، شوک، اضطراب، سوگ و غمگینی و یا حس آرامش ناشی از سالم بودن اعضا خانواده همراه میباشد.
یک کودک یا نوجوان ممکن است نشانههایی از تمایل به کمک به دیگران یا خدمترسانی داشته باشد.
2- پاسخ ثانویه بعد از فاجعه معمولا چند هفته بعد بروز میکند: کودک ممکن است وابستهتر، تحریکپذیر یا بهانه جو شود. بعضی از بچهها به سطوح رشدی قبل تر خود برگشت میکنند مثلا دچار شب ادراری یا ترس از تاریکی میشوند.
برخی دیگر دچار علائم فیزیکی مثل تغییر اشتها، یبوست، سردرد و کمخوابی میشوند. خشم و خصومت و عصبانیت نسبت به سایر کودکان در طی بازی کردن ممکن است مشاهده شود.
در این مرحله (فاز دوم) گاهی کودک بازی هایی انجام میدهد که درآن گویی فاجعه بازسازی میشود. این یک مکانیسم تطابقی محسوب میشود.
همچنین گاهی کودکان افکار جادویی پیدا میکنند مبنی بر اینکه قادر هستند نتیجه این فاجعه را تغییر بدهند. برخی از آنان ممکن است فکر کنند که خودشان مسئول پیش آمدن فاجعه بودند و درنتیجه احساس گناه کنند.
کودک یا نوجوان شما، هنگامی که تاخیر در بازگشت ساختار روتین زندگی وجود داشته باشد؛ احساس نارضایتی یا تلخی میکند. برخی از محیط های اجتماعی دوری میکنند یا تمایل به فعالیتی که قبلا از آن لذت میبردهاند، را از دست میدهند. در چند هفته اول این پاسخ ها و واکنشها نرمال محسوب میشوند.
3- فاز سوم، مرحله بازسازی است. کودک و سایر افراد خانواده شروع به بازسازی زندگی شان میکنند. این مرحله چندین ماه تا چندین سال ممکن است طول بکشد.
روانشناسان متوجه شدند که پسران و دختران، به طرق مختلفی به یک فاجعه واکنش نشان می دهند. دختران معمولا راحت تر دیسترس خود را به شکل کلامی بیان میکنند و راجع به افکار خود حرف می زنند و بیشتر سوال می پرسند. در پسرها رفتارهای خشونت آمیز و عصبانیت بیشتر دیده می شود و ممکن است به زمان بیشتری برای بهبود، نیاز داشته باشند.
سوگ: هرگاه کودک شخص مهم یا مورد علاقه خود را از دست بدهد یا زمانی که یک تغییر عظیمی در زندگی اش رخ بدهد، سوگ یک پاسخ شایع خواهد بود. بنابراین در یک فاجعه حتی اگر کودک کسی را از دست ندهد، به احتمال زیاد باز هم سوگ را تجربه خواهد کرد.
معمولا سوگ بلافاصله پس از فاجعه رخ میدهد و سپس ظرف چند هفته فروکش میکند. مهمترین علامت سوگ، غمگینی است، اگر کودک غمگینی خود را بیان نکند، باید والدین در جستجوی کمک حرفه ای بر بیایند.
شما چگونه می توانید به کودکتان کمک کنید؟
مراقب خودتان باشید: مهمترین فاکتور در تطابق کودک با واقعه آسیب زا، تطابق و سازگاری والدین با آن حادثه است. به یاد داشته باشید نوع پاسخ روانی کودک به نوعی که شما به فاجعه پاسخ میدهید بسیار مرتبط است. پس در وهله اول در مورد شدت ترومای روانی خودتان مطمئن شوید و در صورت لزوم در صدد کمک حرفهای برآیید، تا بتوانید به کودکتان نیز کمک کنید.
از کودکتان حمایت کنید: کودک و خانواده میتوانند جهت عبور و بهبودی از ترومای روانی ایجاد شده، به یکدیکر کمک کنند. با هم ارتباط بگیرید و با یکدیگر صحبت کنید. این تصور که نباید در مورد یک حادثه غمانگیز یا فاجعه صحبت کرد؛ غلط است. صحبت کردن باعث تخلیه هیجانی و کاهش بار روانی ترومای ایجاد شده میگردد.
به کودک گوش دهید: هدف این است که شما منبع و سرچشمه حمایت و سلامتی برای کودک خود باشید. زمانی که او از ترسها و نگرانیهایش میگوید به او گوش دهید. سعی کنید بر شجاعت او تاکید کنید و او را تشویق کنید که میتواند از احساساتش بگوید. برای حسهای او ارزش قائل شوید.
برنامه روتین زندگی را بازسازی کنید: پس از وقوع فاجعه سعی کنید در اولین فرصت ممکن، به برنامه روتین زندگی روزانه خود برگردید. روتین های روزانه برای کودک آرامبخش بوده و به او اطمینان خاطر میدهد، چرا که به او اجازه میدهد انتظارات واقعی خودش را برآورده سازد. به طور مثال در زمانهای معین غذا بخورید. برنامه خواب منظم داشته باشید. وظایف معینی (بسته به سن کودک یا نوجوان) به او محول کنید.
بعضی بچهها ممکن است در تلاش برای پیدا کردن یک هدف، علاقمند به کارهای داوطلبانه و کمک به دیگران برآیند.
برای کودک خود محدودیتهایی قرار بدهید تا در معرض تصاویر خشن و مخرب در تلویزیون یا اینترنت قرار نگیرد.
چه زمانی باید کمک پزشکی بگیرید؟
همانطور که گفته شد برخی واکنشها به بروز فاجعه نرمال محسوب میشود اما در موارد زیر بایستی حتما به روانپزشک یا روانشناس مراجعه شود:
رفتارهای پرخاشگرانه یا مخرب معینی که بیش از یک ماه طول بکشد.
بروز علائم : اختلال خواب، فقدان انگیزه، گوشه گیری یا وابستگی زیاد، اضطراب زیاد.
روانپزشک مهارتهای سازگاری کودک را بررسی میکند و در صورت فقدان این مهارت ها و نیز عدم ثبات هیجانی کودک، درمان وی را آغاز میکند.