حفظ ارتباط با نوجوان
فکر نمیکنم مادرم بداند که در زندگی من چه میگذرد. من خیلی خودم را به او نشان ندادهام. بعضی وقتها سعی میکنم با او صحبت کنم اما انگار او دلش نمیخواهد حرفهای مرا بشنود.
من و مادرم خیلی با هم جر و بحث نمیکنیم و فکر میکنم دلیلش این باشد که من خیلی به پر و پای او نمیپیچم. تنها وقتی که من و مادرم با هم مشاجره میکنیم زمانی است که من بخواهم به تنهایی جایی بروم و او اجازه ندهد.
مادرم فکر میکند من خیلی در کارها ــ یعنی کارهای خانه و تکالیف مدرسه و... ــ به خانوادهام کمک نمیکنم. من هم دلم میخواهد کمی خوش بگذرانم. فکر نمیکنم مادرم بداند درسهای دبیرستان چقدر مشکل است.
میدانم که مادرم مرا دوست دارد، اما او خیلی به من توجه نمیکند. وقتی بچه بودم بیشتر مورد توجه مادرم بودم. الان اگر غمگین یا خوشحال باشم مادرم اصلاً متوجه نمیشود. مادرم هرگز به من فرصت صحبت کردن و بیان احساساتم راح نمیدهد. هرگاه سعی میکنم با او صحبت کنم مادرم حرفهایم را قطع میکند و در عوض شروع به صحبت کردن با من میکند. یعنی مادر من نمیتواند از من بپرسد در طول روز چه کردهام و در مدرسه چه اتفاقاتی افتاده است؟ دلم میخواهد با مادرم حرف بزنم. من با هیچکدام از اعضای خانوادهام صحبت نمیکنم.»
اکثریت نوجوانان بیش از آنچه که تصورش را میکنند از فشارهای مالی و عاطفی که بر والدینشان میآید آگاهی دارند. همین آگاهی درخواست حمایت و پشتیبانی عاطفی از طرف والدین را برای آنها مشکلتر میسازد. هنگامی که نوجوانان از احساسات خود در قبال والدینشان صحبت میکنند، احساساتشان آمیزهای از ناامیدی و امید است.
والدین برای آنکه بتوانند حرفهای فرزندانشان را درک کنند باید پیش از هر چیز این مسئله را در نظر داشته باشند که نوجوانان، هم نیازمند آزادی عمل و هم نیازمند صمیمیت با پدر و مادر هستند. گیج شدهاید نه؟
اینقدرها هم پیچیده نیست فقط کافی است این دو مورد را در ذهن داشته باشید و به نشانههایی که از فرزندانتان دریافت میکنید، توجه نمایید. همین دو هدفی که نوجوانان طی دوران بلوغ در صدد دستیابی به آن هستند، «#کشف هویت و درک صمیمیت» در حقیقت اهدافی همپایه هستند.
استقلال و عدم وابستگی پیشنیاز درک صمیمیت با والدین است و پاسخ این سؤال که «من که هستم؟» تا حدودی به دانستن این مطلب بستگی دارد که شما بدانید میتوانید با محبت کردن، محبت دریافت کنید.
نوجوانی که از طرف والدینش هم حمایت میشود و هم طعم استقلال را میچشد، دوران بلوغ را چگونه طی میکند؟ در این حالت هم بگومگوهایی بین والدین و فرزندان به وقوع میپیوندد اما نوجوان دوران بلوغ را در محیطی باز، با آزمون و خطا و در آغوش خانواده تجربه میکند. داشتن یک خانواده باثبات و پشتیبان ماجراجویی، دنیای واقعی را برای نوجوان به مراتب آسانتر میسازد، چرا که میداند خانه و خانواده او همانند ساحل امن و آرامی است که او میتواند در مواقع لزوم در آن پناه جوید. در همین حال است که نوجوان هویت شخصی و فردی خود را میسازد و احساس تعلق خاطر به خانواده را درک میکند و هویت خانواده را میشناسد.
برخی والدین نمیتوانند بپذیرند که فرزندان نوجوانشان در سنین بلوغ هم به آنها نیاز دارند و دلیلشان هم این است که «فرزند من هیچگاه با من صحبت نمیکند.»