افکار بیات

 

افکار بیات

گاهی ما به فکاری می‌چسبیم که مانند نان هفته‌ی گذشته #بیات و #خشک هستند. به‌عنوان مثال، شاید سال‌ها افکاری یکسان داشته‌اید

(«من نمی‌توانم کاری جدید را انجام دهم» یا «چرا هیچ‌کس در این مهمانی مرا دوست ندارد؟»).

به دقت درباره‌ی افکار کهنه‌ای که در قفسه‌های ذهن‌تان قرار گرفته‌اند، فکر کنید. در دفتر روزانه‌تان حداقل پنج فکری را که سال‌ها همان‌ها را پرورش داده‌اید، بنویسید. افکاری را به کار گیرید که می‌دانید به درد شما نمی‌خورند. اگر فکری را در نظر می‌گیرید که هنوز بر زندگی‌تان تأثیر دارد، به آن بپردازید. فرض می کنیم در زندگی گذشته تان آسیب دیده اید و این فکر در شما رسوخ کرده است که

(( مردان یا زنان قابل اطمینان نیستند.»

این فکری است که در آن زمان و در گذشته معنا داشت. شما ضربه خورده‌اید و می‌خواهید دوباره از رخ دادن چنین حادثه‌ای جلوگیری کنید. اما آیا این فکر شما را از درد و ناراحتی محافظت می‌کند؟

آیا چسبیدن به این فکر چشم‌های‌تان را برای تجربه‌ی دوباره‌ی این ناراحتی باز نگه می‌دارد؟

تعهد بدهید که وقتی چنین افکاری به ذهن‌تان می‌رسد، آن‌ها را در چنگ بگیرید و با خود بگویید:

«این فکر من مثل نان بیات است. این فکر مرا در زندان گذشته‌ام نگه می‌دارد. این فکر بازتابی از آن‌چه امروز و در این‌جا در حال رخ دادن است، نخواهد بود.»

 این را به خاطر داشته باشید هر فکری را جدی نگیرید.

دکتر مهدی قاسمی

نویسنده: دکتر مهدی قاسمی

روانپزشک و رواندرمانگر

مشاهده سایر مطالب دکتر مهدی قاسمی
نظرات کاربران
دکتر مهدی قاسمی

دکتر مهدی قاسمی

دکتر مهدی قاسمی روانپزشک و رواندرمانگر تحلیلی