وقتی زنی احساس کند که به شوهرش نزدیک است؛ میتواند آرام بگیرد، وقتی احساس دور بودن کند؛ مشوش میشود. به همین دلیل است که یک دختربچه میتواند مدتی طولانی به شما چشم بدوزد. او از تماس چشمی که ایجاد میشود به احساسی از راحتی میرسد و احساس امنیت خاطر میکند. به همین دلیل است اگر این دختر، مدتی طولانی، تنها گذاشته شود؛ زودتر از یک پسربچه، شکایت میکند. این حساسیت شدید به تنها بودن سبب میشود که زنان نسبت به خشم، گوشهگیری، سکوت و هر گونه علامت موجود و در دسترس نبودن واکنشی شدید نشان دهند. زنها در مقایسه با مردان از اینکه دور از تماس باشند بیشتر میترسند
مردها نمیتوانند به راحتی هراس زن و درد به همراه آن را درک کنند. یکی از دلایل آن، این است که، هراس زن در مرد شرم و خجالت تولید میکند: «نباید تا وقتی با من هستی از چیزی بترسی.» به همین سادگی، به همین دلیل است که وقتی زن مشوش و نگران باشد، عصبانی میشود..
اما دلیل دیگری هم برای اینکه مردها هراس زن را درک نکنند وجود دارد. مردها نمیدانند در هراس بودن چه معنا و احساسی دارد. پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که بزرگترین تفاوت جنسیتی در احساسات را باید در تناوب و شدت بروز خشم جستوجو کرد: اینکه هر چند مدت یکبار میترسید و تا چه اندازه در هراس میشوید. دختران و زنان هراس بیشتری را به نمایش میگذارند. این در صحنههای اجتماعی و در آزمایشگاهها به روشنی دیده شده است. دختران تازه متولد شده در مقایسه با پسرها به راحتی بیشتری مشوش میشوند. دختران و زنان در واکنش به سر و صداهای بلند و تغییرات ناگهانی در محیط، بیشتر میترسند. آنها بیشتر به نتایج رفتار خود توجه دارند میکنند.