دکتر مهدی قاسمی
روانپزشک و رواندرمانگر
جدایی والدین؛ عامل ایجاد خشونت
شش ماه بود که پدر و مادر پارسا تقریباً هر شب دعوا داشتند. دو هفته پیش مادر پارست به آپارتمان دیگری نقل مکان کرد و پسر پنج سالهاش را هم با خود برد. اکنون آنها در آپارتمان کوچکی زندگی میکنند و پارسا پدرش را به ندرت میبیند. پدر آخر هفتهها ـ یک هفته در میان ـ پارسا را با خودش میبرد و والدینش هنوز هم سر این مسئله با هم دعوا دارند. این اواخر پارسا اغلب با مادرش لجبازی میکند و مادر احساس میکند که پارسا میخواهد از او انتقام بگیرد.
اوضاع در مهدکودک بدتر است. پارسا در مهد به بچهها و مخصوصاََ بچههای کوچکتر حمله میکند و به شدت خشونت نشان میدهد.
جدایی والدین با ترس کودکان همراه است و لجبازی و خشونت نیز مؤید آن خواهد بود. اگر با دقت نگاه کنیم، متوجه میشویم که پارسا نامطمئن و در عین حال بسیار حساس و زودرنج به نظر میرسد.
او عمیقاً این خطر را احساس میکند که عشق و علاقهی افراد نزدیک به خود و به خصوص پدرش را از دست میدهد.دعواهای دائمی والدینش نیز به این ترس دامن زده است. به دلیل این احساس خطر، پارسا به یک تأیید و پذیرش خاص نیاز دارد.
ترس از دست دادن عشق و محبت والدین باید از طریق بروز خشم و عصبانیت کاهش یابد. پارسا میخواهد با رفتار خشن و تهاجمی تأیید و پذیرش دیگران را به دست آورد، از قلمرو خود دفاع کند و برای خودش احترامی دست و پا کند. وقتی پیش مادر است کمتر در این مورد موفق میشود، اما در مهدکودک این موفقیت را کسب کرده است.
نکاتی که والدین در جدایی حتماً باید به آنها توجه کنند:
کودک حتی بعد از طلاق هم به پدر و مادر خود نیاز دارد و هیچ استثنایی در این رابطه وجود ندارد.
هرگز بعد از طلاق همسرتان را نزد کودک بد جلوه ندهید!
از فرزندتان نخواهید که طرف یک نفر را بگیرد و از یک نفر جانبداری کند!
کودک بعد از طلاق به عشق و محبت بیشتری نیاز دارد. البته نباید او را بیش از حد لوس کنید چون آن وقت شما را روی انگشتش میچرخاند!
با دادن هدایا به کودک و تطمیع او، او را به دروغ گفتن و بیصداقتی وادار نکنید و با این روش از او به عنوان ابزاری برای مبارزه علیه همسرتان استفاده نکنید!