والدین و نوجوانهای آنها اغلب بر سر فعالیتهای فوق برنامه و اجتماعی با هم اختلاف نظر شدید پیدا میکنند.
پدر و مادر اغلب انتظار دارند که نوجوانان آنها در #امتحانات #مدرسه #نمرات قابل قبول بگیرند.
از سوی دیگر نوجوانان معتقدند با داشتن برنامههای اجتماعی و فوق برنامه میتوانند با #دوستانشان روابط بهتری پیدا کنند.
بسیاری از اختلافات از آنروست که والدین فکر میکنند بعضی از فعالیتهای نوجوانانشان قابل قبول نیست.
اما در اینجا یاد موضوع اشتباه گرفتن پذیرش با تصدیق و تأیید میافتیم. فراموش نکنیم که میان این دو می تواند تفاوت مهمی وجود داشته باشد.
والدین مدبّر بهجای اینکه خود در مقام محدود کردن فرزندان #نوجوانشان برآیند شرایطی فراهم میسازند تا خود آنها در این خصوص کاری صورت دهند. بدون توجه به خوب یا بد بودن یک فعالیت اجتماعی پدر و مادر باید بدانند فرزندان آنها از این امکان برخوردارند که در برخورد با حادثه از خود درایت نشان دهند.
به نمونه زیر که مادری به کمک این روش تربیتی با فرزندش رو بهرو میشود، توجه کنید.
نوجوان «مادر من به اندازه کافی بزرگ شدهام که به آن کنسرت بروم.
میتوانم بروم؟»
مادر: «وقتی میفهمم به اندازه کافی بزرگ شدهای که بتوانی درباره فشارهایی که ممکن است با آن روبرو شوی و #واکنش هایی که در مقابل آن نشان می دهی با من حرف
بزنی.»
نوجوان: «مادر شما نگران سیگار کشیدن من هستید؟ شما که میدانید
من سیگار نمیکشم.»
مادر: «من نگفتم تو سیگاری هستی. اما میخواهم بدانم وقتی در #کنسرت به تو گفتند که سیگار بکشی زیرا همه این کار را میکنند یا وقتی گفتند آدم با کشیدن یک سیگار سیگاری نمیشود، چه جوابی میدهی؟»
نوجوان: «یعنی مادر شما به من اعتماد ندارید؟»
مادر: «موضوع بر سر اعتماد داشتن نیست. اما وقتی بدانی و به من بگویی در این مواقع چه جواب میدهی و چگونه برخورد میکنی، خیالم راحت میشود.»
وقتی نوجوانان بدانند والدینشان به حرف های آنها گوش میدهند در انتخاب فعالیتهای فوق برنامه خود انعطاف بیشتری به خرج می دهند.
حال ببینید این پدر با پسرش چگونه برخورد میکند:
نوجوان «پدر مربی ما فکر میکند من میتوانم در تیم دو و میدانی حضور داشته باشم.»
پدر: «خوشحالم که این را میشنوم، اما نمیدانم آیا میتوانی درسهایت را هم بخوانی یا نه. ترم قبل معدلت «ج» شد مطمئن نیستم با این معدل بتوانی به دانشگاه بروی.»
نوجوان «بله، میدانم پدر. فکر میکنم هردو کار را بتوانم انجام دهم.»
پدر: «چگونه این کار را میکنی؟»
نوجوان «مربی هم درباره نمراتم با من حرف زد. به این نتیجه رسیدیم که اگر نتوانم نمراتم را بهتر کنم باید از تیم دو و میدانی بروم.»
پدر: «من حرفی ندارم. امیدوارم در دو و میدانی موفق شوی. دوست دارم به تماشای مسابقه تو بیایم.
امیدواریم فرزندانمان درباره بسیاری از مسائل زندگی خود با ما صحبت کنند. نوجوانان هم مانند بزرگترها اشتباه میکنند یا در موقعیتهای دشوار قرار میگیرند. میل داشتن آنها برای صحبت کردن با ما نشانه خوبیست.
نوجوانان میتوانند با #صحبت کردن با ما #احساس بهتری پیدا کنند. والدین مؤثر میدانند که گوش دادن به صحبتهای فرزندانشان لزوما به معنای تأیید کردن آنها نیست.