برقراری تعادل بین کار و تفریح برای بیشتر ما کار سختی است. به خصوص با شرایط امروزه جامعه بشری. از یک طرف پیشرفت تکنولوژی باعث شده که با وجود وسایلی چون موبایل و کامپیوتر و لپ تاپ، ارتباط همکاران و شاغلین حرف مختلف، حتی بعد از اتمام ساعات کاری حفظ شود و در مواردی فرد بتواند کار خود را به خانه بیاورد؛ و از طرفی افراد در پی ایجاد رفاه بیشتر و کسب درآمد مکفی، به ساعات کاری بیشتر رو بیاورند.
فروید جمله ای دارد با این عنوان: 《افراد نیاز دارند بتوانند عشق بورزند و کار کنند.》 بسیاری امروزه تفریح کردن را نیز به آن اضافه کردهاند.
واقعیت این است که همه ما به همان اندازه که به کار کردن نیاز داریم، به تفریح نیز نیاز داریم؛ اما نکته مهم برقراری توازن بین این دو است. در واقع باید بدانیم آنچه که برای انجام دادن انتخاب میکنیم (کار یا تفریح) متناسب با زندگی ما به عنوان یک شخص و عضوی از اجتماع هست یا خیر.
برای رسیدن به این آگاهی بهتر است در ابتدا تعریف کوتاهی از هر دو واژه ارائه شود:
♻کار به معنی تلاش 《فیزیکی》 یا 《ذهنی》 به کار رفته برای انجام دادن یا ساختن چیزی، و انجام فعالیت ارادی و هدفمند میباشد.
کار میتواند به خاطر پول باشد یا نباشد (مثلا دانش آموزی که درس میخواند یک فعالیت ذهنی هدفمند انجام میدهد)
کار ممکن است ثابت باشد یا گاهگاهی (مثل کارگری که در کارخانه به شکل مدام کار میکند یا کارگر روزمزدی که روزهای خاصی که کار باشد ، سرکار میرود)
کار ممکن است نیاز به مهارت خاصی داشته باشد یا نداشته باشد. مثلا برخی از کارها با آموزش بسیار کمی نیز قابل انجام هستند، در حالیکه برخی دیگر به آموزش های تخصصی نیاز دارند.
کار ممکن است در خانه انجام شود یا خارج از خانه(مثلا کار یک خانم خانه دار در مراقبت از فرزندان و تربیت آنها).
♻تفریح کردن به فعالیتی اطلاق میشود که درجهت آرام سازی و لذت بردن از زندگی انجام میشود. این تعریف نشان میدهد تفریح برای افراد مختلف، متفاوت است . چرا که فلسفه لذت و رضایتمندی در افراد با یکدیگر متفاوت است.
اما نکته مهم این است که قبل از اینکه بدانیم افراد چه کارهایی برای تفریح انجام میدهند، باید بدانیم چقدر این الگوها برای فرد (به عنوان یک شخص و یک عضو جامعه) مناسب است؟
پس شناخت الگوی کار و تفریح کمک کننده خواهد بود.
برای بررسی الگوی کار و تفریح چند متغیر وجود دارد:
- آیا کار و تفریح با سطح رشدی فرد، استعدادهای او و محدودیت ها سازگاری دارند؟ مهم است بدانیم که فعالیتی که به عنوان کار یا تفریح انجام میدهیم، چقدر مطابق مرحله رشدی و آموزش، استعدادها و محدودیتهای ماست. به دو مثال زیر توجه کنید:
یک پسر بچه ۱۱ ساله که آخر هفته ها، بازیهای ویدئویی انجام میدهد در مقایسه با یک مرد ۴۰ ساله که حتی سر کار این بازی ها را انجام میدهد.
یک جوان دانشجو که برای کمک به هزینه های تحصیلیاش، در یک رستوران به شکل نیمه وقت کار میکند در مقابل یک فرد دارای فوق لیسانس، در همین کار. اولی برای انجام کار کاملا با انگیزه و دومی در همان کار، تقریبا بیکار محسوب میشود.
- آیا کار و تفریح لذت بخش هستند؟
تفریح کردن بخشی از نیاز روانی انسانهاست، اینطور نیست که تصور کنیم تفریح مختص کودکان است.
بعضی افراد عاشق شغل و کار خود هستند، در حالیکه برخی دیگر تنها جنبه مثبت کار برایشان این است که از آن کسب درآمد کنند. پس کار میتواند ارضا کننده باشد، ولی لذت بخش نباشد.
در مورد تفریح هم این مسئله دیده میشود: مثلا فردی که به سینما رفتن علاقهای ندارد ، اما به خاطر نامزدش هر هفته به سینما میرود! یا نوجوانی که از رشته ورزشی بسکتبال خوشش نمیآید، اما به خاطر والدینش، آن را انجام میدهد.
مهم است که اگر از کار خود لذت نمیبرید (در عین حالی که برایتان راضی کننده است) ساعتهایی در طول روز را به تفریح مناسبی اختصاص دهید تا انرژی روانی شما ذخیره شود.
- آیا کار و تفریح برای مراقبت از خود و بستگان فرد مناسب است؟
گاهی فرد عاشق کارش است، اما آن کار به اندازه کافی مخارج خانواده را تامین نمیکند. مثل نویسنده یا موزیسینی که از خلق داستان یا آهنگش لذت میبرد، اما درآمدش کفایت هزینهها را نمیکند. هر چند برای برخی افراد کسب درآمد زیاد اولویت نیست، اما باید توجه داشت که یک کار مناسب بایستی بتواند پول کافی برای نیازهای پایهای شامل: غذا، سرپناه و مراقبت از سلامتی اعضای خانواده ایجاد کند.
تفریح کردن هم باید به گونهای باشد که فاکتور "مراقبت" در آن لحاظ شده باشد. مثلا اگر کسی به ورزش کردن علاقه دارد، اما به دلیل اینکه مجبور است سه جا کار کند تا مخارج خانواده را تامین نماید؛ نمیتواند به ورزش بپردازد، پس الگوی تفریح او برای مراقبت از خودش ناکافی است.
- آیا کار و تفریح از لحاظ فرهنگی مورد قبول است؟
نکته مهم برای فهم "تناسب کار و تفریح" این است که ایا آنها با جامعهای که فرد در آن زندگی میکند، متناسب هستند یا خیر؟
مثلا فردی که اظهار میکند پس از روزهای کاری سخت اقدام به مصرف الکل یا کشیدن مواد میکند، یک تفریح مشکل ساز دارد، چون این اقدام او شامل سوء مصرف مواد میشود.
یا فردی که برای تامین مخارج، اقدام به خرید و فروش مواد مخدر میکند، یک کار غیر قانونی انجام میدهد که سبب آسیب به دیگران میشود.
زن و شوهری که آخر هر هفته را با والدین خود (والدین زن یا مرد) میگذرانند، شاید از نظر فرهنگ غربی وابسته به شمار بیایند، در حالیکه در کشور دیگر جزئی از فرهنگ آنان به حساب بیاید، فرهنگی که بودن با اعضا خانواده بزرگتر، یک تفریح لذت بخش محسوب میشود.
✳توانایی برقراری تناسب کار و تفریح یکی از فاکتورهایی است که میتواند نشانگر سلامت روان فرد باشد و از طرفی وجود این تناسب، باعث بهبود سلامت روان شود.
برای برقراری این تناسب مهم است که شما با عزیزانتان (والدین، همسر و یا فرزندتان) گفتگو و تعامل داشته باشید تا به یک نتیجه مطلوبتر دست پیدا کنید. مثلا اگر فردی عاشق کاری است که درآمد چندانی ندارد، شاید همسرش قبول کند بخشی از تامین درآمد خانواده را به عهده بگیرد. یا اگر یکی از زوجین به تفریح خاصی علاقه دارد که آن دیگری، به آن تمایل ندارد، میتواند با گفتگو به راه حل مناسب دست پیدا کنند. مثلا اگر یک تعطیلات آخر هفته، به تفریح مورد علاقه یکی از زوجین پرداخته شد، تعطیلات بعدی برمبنای علاقه زوج دیگر تصمیم گرفته شود.