آیا بیش از اندازه با خانواده خودتان یا دوستانتان سرگرمید؟
مشکل ارتباطی با خانوادهی همسر امری متداول است. گاه فرد از خانوادهی همسرش متنفر نیست، اما میبیند که همسرش بیشازحد با آنها دمخور است (و به این ترتیب خیلی در خانه حضور ندارد.) «وقتی پدرت از تو کمک میخواهد از جا میپری اما کارهایی که من از تو خواستهام، انجام نمیدهی.» و از این قبیل صحبتها. هیچ قانون سخت و سریعی برای ایجاد رابطهی صمیمانه با والدین، دوستان یا خواهر و برادر همسر وجود ندارد؛ ولی موارد زیر نشان میدهند بیش از اندازه با خانوادهی خودتان (یا دوستتان) سرگرمید؛ اگر:
• وقتی نمی توانید به آنها نه بگویید یا نه گفتن به آنان در شما ایجاد احساس گناه میکند.
• وقتی دربارهی محل زندگیتان یا نحوهی پرورش فرزندانتان بیشازحد نظر میدهند.
• وقتی اغلب درباره مسائل زندگیتان با والدین (دوستان یا خواهر و بردار) خودتان صحبت میکنید تا با همسرتان.
• وقتی اجازه دارند هرازگاهی بدون تلفن زدن و بیهیچ دلیلی به شما سر بزنند.
• وقتی اوقات بهتری را در کنار آنها میگذارانید تا با همسرتان.
حتما اگر با خانواده یا دوستان همسرتان اوقات خوشی را نیز بگذرانید، باز زمانهایی پیش میآید که به همسرتان اعتراض میکنید که بیش از حد در کنار آنها هستید. از آنجا که این موضوع هرگز بهطور کامل برطرف نمیشود، باید آماده باشید که گفتوگوهایی تکراری در اینباره داشته باشید که مشکل را نه یکبار برای همیشه بلکه بتوانید آن را بهطور موثر مدیریت کنید.
وقتی مشکلی را مدیریت میکنید، انتظار دارید که دوباره با آن مواجه شوید مثل وقتی که برنامه کاری خود را تغییر میدهید که به فرزند بیمارتان برسید یا اتومبیلتان را برای تعمیر به تعمیرگاه میبرید. بنابراین وقتی چنین گفتوگویی باز اتفاق میافتد متعجب نمیشوید (چون پیشتر انتظارش را داشتهاید)، و بهجای واماندن، فکر میکنید چگونه به بهترین نحو با آن مواجه شوید.