استفاده از ابزار روانپزشکی
“مردم نصیحت لازم ندارند، محتاج همیاری و مساعدت هستند.”
دفعهی بعد که نگران کسی هستی، از ابزار روانپزشکی استفاده کن؛ از طریق پیش کشیدن مشکلات او سر صحبت را باز کن. سعی نکن او را از مشکلاتش دور کنی.
ابزار روانپزشکی چیست؟ بر زبان آوردن حرفهای فرد به بیانی دیگر برای تسکین دادن او. هیچ روانپزشکی موافق تمام حرفهای بیمارش نیست، فقط حرفهای او را با پیچ و خم دادن به آنها تکرار میکند.
اگر بیماری به روانپزشک بگوید: “من هیچ دوستی ندارم”، و روانپزشک جواب بدهد: “حتما یک دوست را که داری”، این واقعیت که با حسن نیت همراه است، در حقیقت نوعی نکوهش است و باعث میشود بیمار احساس کند چندان هم منزوی نیست.
در عوض، روانپزشک سعی میکند به بیمار کمک کند تمام احساساتش را مد نظر قرار دهد. روانپزشک به جای اینکه حرفهای بیمار را دست کم بگیرد، از طریق بازتاب آنهاست که در کارش موفق میشود. او در مورد بیمار منزوی و تنها، میگوید: “تو احساس میکنی هیچ دوستی نداری؟”
و به این ترتیب، بیمار وارد جزئیات میشود و میگوید: “آره. من در ادارهای کار میکنم که بیش از صد کارمند دارد، ولی هیچ کس هیچ حرفی با من نمیزند، مگر در مورد کار. انگار نه انگار من هم آدم هستم.”
روانپزشک دوباره به جای اینکه گریز بزند یا توصیهای کند، آنچه را بیمار گفته، تکرار میکند: “بنابراین همکارانت به تو توجهی ندارند.”
“آره. اگر آدم یکی از آنها نباشد، انگار وجود خارجی ندارد.”
سپس بیمار حرف دلش را خالی میکند. و روانپزشک از طریق تکرار مجدد حرفهای بیمار به بیانی دیگر، بدون اینکه سعی کند او را سرحال بیاورد یا مشکلش را حل کند، متوجه میشود که چه چیزی او را عذاب میدهد. بیمار از طریق صحبت کردن، فشارهای روانی انباشته بر روی هم را رها میکند و برای اقدام سازنده آماده میشود.