چرا برخی مردان مبادرت به تجاوز میکنند؟
چه عاملی فردی را به تهاجم جنسی برعلیه فردی دیگر بر میانگیزد؟ برخی از مردمشناسان با بررسی جوامع دیگر درصدد پاسخ به این سؤالاند. درسال ۱۹۸۱م. مطالعهای انجام یافت که، در این مطالعه یک مردم شناس به نام پگی سندی ۱۵۶ جامعه قبیلهای را مورد بررسی قرار داد که آنها را تحت عنوان جوامع «مستعد تجاوز» و «تجاوز آزاد» طبقه بندی نمود.
فرهنگهای مستعد تجاوز دو جنس مخالف را از هم جدا میساختند. قدرت کمی به زنان اعطا میکردند و نسبت به فرهنگهای تجاوز آزاد دارای حد بالاتری از خشونت بین فردی بودند.
در مطالعهای که در سال ۱۹۸۸م. توسط یک روان کاو کانادایی انجام شد مشخص شد که ۴۰ درصد مردان دارای سابقه تهاجم جنسی در ناحیه گیجگاهی سمت راست مغز خود دارای اختلال و صدمه بودهاند.
پژوهشگران دریافتند مردانی که حالت خصمانه تهاجمی داشته ودارای حس همدلی و ندامت نبودند بیشتر احتمال انجام اعمال پرخاشتگرانه و تهاجمی جنسی را داشتند.
روان درمانگری به نام اِی. نیکولاس گرات که برای ۱۵ سال برروی بیش از۵۰۰ زندانی خشونت وتجاوزهای جنسی پژوهش انجام داده .در کتابش تحت عنوان «مردانی که تجاوز میکنند: روانشناسی متجاوزان» سه دسته از متجاوزان را توصیف میکند: متجاوز قدرتمند، متجاوز خشمگین و متجاوز آزارگر.
متجاوزان قدرتمند دوست دارندکه قربانی خود راتحت مهارت وتسلط خود درآورند.
متجاوزان خشمگین با زنان بد اخلاقند ومیتوانند در حملات خودبی رحم وخشن باشند.
متجاوزان آزادگر از بد رفتاری با قربانیانشان لذت میبرند.
عوامل خطر آفرین برای خشونت جنسی
در سطح فردی
مردان از الکل یا مواد مخدر استفاده کنند.
مردان دارای رویکردها وعقایدی باشند که از خشونت جنسی حمایت میکنندکه شامل تصورات جنسی زورگویانه وسرزنش زنان به خاطر تحریک آنهاست.
الگوی رفتاری شتاب زده، ضد اجتماعی و خصمانه نسبت به زنان.
در زمان کودکی مورد سوءاستفاده جنسی واقع شدن.
در سطح خانوادگی و محیط نزدیک به فرد
رشد یافتن در یک محیط خانوادگی دارای خشونت جسمانی، حمایت عاطفی اندک و منبع مالی کم.
نشست و برخاست با همتایان ازلحاظ جنسی خشن و پرخاشگر.
در سطح اجتماع
فقر وهویت مردانه دچار بحران.
اعمال مجازات ضعیف برعیله مردانی که مرتکب خشونت جنسی میشوند.
در سطح جامعه
انتظارات اجتماعی و جامعهای مبنی بر اینکه زنان خود مسئول حفظ عفت و کنترل وضعیت جنسی خوداند.
هنجارهای اجتماعی و جامعهای در خصوص برتری مردان و حق جنسی آنها.
وجود سطوح بالایی از انواع اشکال خشونت در جامعه.
جوامعی که قوانین و خطمشیهای مربوط به برابری جنسی وخشونت جنسی در آنها ضعیفاند.
منبع: گزارش جهانی در خصوص خشونت و سلامت سازمان بهداشت جهانی، ۲۰۰۲م