وزنه ی افکار

 

وزنه‌ء افکار

بعضی افکار می‌توانند مانند وزنه‌ی نگه‌دارنده‌ی کاغذ بر ذهن شما فشار بیاورد. عملکرد آن‌ها این است که شما را پایین نگه‌دارند. برخی موجب می‌شوند از نظر جسمانی احساس سنگینی کنید و شاید حتی کمی بدخلق‌تر و ترشرو شوید. اینافکار شاید در ذهن شما به صورت جملاتی مانند:

«چرا من؟»
 «نمی‌دانم می‌‌توانم از عهده‌ی این برآیم یا نه
نمایان شوند.

فکر مسؤولیت می‌تواند چنین احساسی بدهد، همان‌طور که بیماری باعث چنین احساسی می‌شود. موضوعات زیادی است که افکاری چنان سنگین را به‌بار بیاورد که بر همه‌ی توانایی‌های دیگر شما تأثیر بگذارد. کاغذهای زیر وزنه‌ی سنگین ممکن است حتی مفهوم مثبت داشته باشند. چرا نگاهی به زیر این وزنه نیندازیم، همه‌چیز را از زیر آن بیرون نیاوریم و بدون جانبداری از هیچ‌یک، آن‌ها را تماشا نکنیم.

 جایی ساکت و خلوت پیدا کنید که بتوانید حداقل مدت پنج دقیقه در سکوت و آرامش بنشینید. افکار خاصی را در نظر بگیرید که بار عاطفی و هیجانی سنگینی را به شما تحمیل می‌کنند. این افکار را همانند وزنه‌ی نگهدارنده کاغذ یا یک سنگ سیاه در نظر بگیرید. نیازی نیست این وزنه را بردارید یا جابه‌جا کنید. بلکه فقط اجازه دهید همان‌طور که هست باشد. به خودتان بگویید: «فکری دارم که در این لحظه افسرده‌ام می‌کند.» فقط به این توجه کنید، و بپذیرید که این فکر در ذهن‌تان حضور دارد.

 اکنون موضوعی را در نظر بگیرید که برای‌تان مهم است، موضوعی که در کنار وزنه‌ی سنگین قرار دارد. به عنوان مثال:
«من می‌خواهم امشب زمان بیشتری را با دخترم سپری کنم، شاید بعد از شام برایش کتاب بخوانم.» عملی را که دوست دارید انجام دهید، مجسم کنید. زمان و مکانی را که می‌خواهید آن را انجام دهید، انتخاب کنید و اجازه دهید تصمیم‌تان عملکرد شما را هدایت کند. به‌یاد بیاورد که افکار وزنه‌ای می‌توانند روی ذهن‌تان سنگینی کنند، اما هنوز می‌توانید دست به عمل بزنید تا کاری را که برای شما مهم است، انجام دهید، نه با تکان دادن وزنه، بلکه با آگاه بودن از وجودش و دست به عمل زدن.

دکتر مهدی قاسمی

نویسنده: دکتر مهدی قاسمی

روانپزشک و رواندرمانگر

مشاهده سایر مطالب دکتر مهدی قاسمی
نظرات کاربران
دکتر مهدی قاسمی

دکتر مهدی قاسمی

دکتر مهدی قاسمی روانپزشک و رواندرمانگر تحلیلی