تبدیل شدن به زنی جوان
بلوغ و تغییراتی كه در این دوره رخ می‌دهند، مسائل و مشكلات اساسی برای فرزندان و پدر و مادر در پی دارند. معمولاً دختران ده یازده سال كاملاً بی‌دغدغه و دارای اعتماد‌به‌نفس هستند، اما وقتی به سیزده، چهارده و پانزده‌سالگی می‌رسند، احساساتی چون سردرگمی، افسردگی، ترس و ناامنی و گاهی خشم و پرخاشگری به سراغ‌شان می‌آید.
باید گفت این احساسات چندان ربطی به روش‌های تربیتی پدر و مادر ندارند و علت بروز آن‌ها، تغییرات هورمونی و انتظاراتی است كه هر دختر در زمان پشت‌سر گذاشتن دوره‌ی كودكی و ورود به مرحله‌ی نوجوانی و بزرگسالی از خود دارد. به‌علاوه، دخترها معمولاً نادانسته، فوراً به‌سراغ مادرها نمی‌روند و مشكلات خود را با آن‌ها در میان نمی‌گذارند. در این دوره، دوستان صمیمی دخترتان بیش از شما با او نزدیك و صمیمی می‌شوند. در مواردی هم، دختران به #معلمی محبوب، عمه یا خاله‌ی جوان‌تر یا حتا مادربزرگی مهربان اعتماد می‌كنند. هرگز دخترتان را به دلیل این كار سرزنش نكنید چراكه این حس كاملاً طبیعی است.
گذر از كودكی و بلوغ و ورود به دوره‌ی جوانی، دورانی بحرانی و دشوار است. دخترها می‌دانند در آستانه‌ی آماده شدن برای زندگی و مسؤولیت‌های اجتماعی قرار گرفته‌اند. حس می‌كنند در آینده‌ای نه‌چندان دور، باید از پدر و مادرشان دور شوند و زندگی مستقلی تشكیل دهند. همه‌ی نگرانی‌ها یك‌جا به ذهن آن‌ها هجوم می‌آورد و بیش از هر‌وقت دیگر به #عشق و اعتماد شما نیاز دارند. اگر در این مرحله خود را دور از شما بدانند و حس عشق و اعتماد شما را از دست دهند، حس ناامنی و سرگشتگی هرگز رهای‌شان نخواهد كرد.