*مقاله چاپ شده در هفته نامه سلامت*
شادمانی موجود را احساس کنید.
اگر من میتوانستم تنها یک پند به شما بدهم که چگونه میتوانید شادتر باشید، همین جملهی: «شادمانی موجود را احساس کنید.» بود.
چگونه ما میتوانیم به اندازهی کافی بیارامیم تا از لذتهایی که اینقدر برایشان جان میکنیم، بهرهمند شویم؟ یا وقتی که کالبدمان آنجا حاضر است، واقعا با تمام قلب و ذهن نیز حضور داشته باشیم. چهقدر سخت است از همهی کارهایی که باید انجام میدادیم ولی ندادهایم، جدا شویم. کارهایی که ضرورت دارد برای فردا انجام دهیم تا امروز آرام و قرار بگیریم و روز خوبی داشته باشیم. ما طعم این لحظه و اینجا را، وقتی همهگونه نشاط برای ما به ترنم درمیآید، نمیچشیم.
گذشته و آینده بیش از حد توجه و ذهن ما را به خود مشغول میدارد. گذشته میخواهد خاطرههایی را مرور کند و با احساس تقصیر کردن، دوباره ما را در هم بکوبد. آینده از ما میخواهد بجنگیم و راهمان را با رویا و خیال بگشاییم. آنچه فردا در چنته دارد فقط زمانی به سامان میرسد که خودِ کالبدی ما به آنجا رسیده باشد. ما که نمیدانیم لحظهی بعد چه بر سرمان خواهد آمد.
تصاویر دیروز و فردا بخش زیادی از ذهن ما را اشغال میکند و وقت زیادی از لحظهی کنونی ما را میرباید. شادی و غم به قلبهای ما و نه به ذهن ما تعلق دارد. بنابراین اگر میخواهیم شادتر باشیم، لازم است وقت بیشتری را در همین جا و در همین لحظه، بگذرانیم.
اضطرابهایی که باید گریبان خود را از آنها خلاص سازیم عبارتاند از:
-هفتهی آینده باید سر کار بروم.
-دچار فشار روانی شدن به این خاطر که خانوادهی محترم همسر تشریف میآورند و کسی نمیداند آنها چه خواهند کرد، چه خواهند خورد و چه عیب و ایرادی خواهند گرفت.
-مدتهاست به برادرت تلفن نزدهای چون که در عید نوروز سال گذشته با او برخوردی داشتی.
-برای حقوق بازنشستگیات برنامهای نداری. بهویژه وقتی بازنشست شدی نمیدانی چه خواهی کرد.
-ظاهرا تقاضاهای فردا فوری هستند.
-نداهایی به ما میگویند لازم است ما تصمیم بگیریم تا وقتی به فردا میرسیم چه اتفاقی روی دهد یا ندهد.
آیا اینچنین است؟ فشار خواستههای فردا به آسانی ما را وامیدارد که زندگی کردن امروزمان را به فراموشی بسپاریم. امروز جایی است که چیزهای دوستداشتنی وجود دارد، آرام و بیصدا نشستهایم، امیدواریم که تو از سیاره بازگردی و طرح لذت بردن از بعدازظهری قشنگ را بریزی. آیا ما قادریم قشنگی بعدازظهر را ببینیم؟ ما میتوانیم به نور آفتابی که از روزنهی اتاق به درون میریزد و به سایهها که چگونه روی دیوار به رقص درمیآیند، تمرکز کنیم. واقعا چهقدر شگفتانگیز و زیباست.
با توجه به اینکه میتوانیم از منابع شادمانی در این لحظه و در اینجا لذت ببریم، شاید بتوانیم یک نوع زندگی حتا با ظرفیت لذت بردن بیشتر از فردا را، خلق کنیم. شما چه فکر میکنید؟
نخستین بخش طرح شادکامی شما این است که به آنچه که دارد در این لحظه در زندگی میگذرد، با قدردانی و تحسین بیشتر بنگرید.