هر پدر و مادری میداند یكی از مهمترین وظایفش در قبال فرزندان، آماده كردن آنها برای دوران بزرگسالی و زندگی در جامعه بهعنوان فردی مستقل است.
دختر شما بزرگ میشود و امنیت را از خطر، و عشق پاك را از هوسهای زودگذر تشخیص خواهد داد. او خواهد دانست از چه خوراكیهایی استفاده كند یا به چه میزان خواب در شبانهروز نیاز دارد.
گاهی پدر و مادر مفهوم آزادی دادن یا تعیین محدودیت را با افراط و تفریط اشتباه میگیرند. میانهروی در محدودیت و دادن آزادی، بهترین راه ممكن است.
اگر شما از جمله پدرها و مادرهایی هستید كه معتقدید میانهروی را رعایت میكنید، شاید به این نتیجه نیز رسیده باشید كه به تدبیری تدریجی اما مداوم برای تشویق و جلب اعتماد دخترتان، متناسب با سن و موقعیت او، نیاز دارید. در اینجا نظرتان را به چند پیشنهاد جلب میكنم:
اعتماد، نوعی لوس كردن یا هدیه به شمار نمیرود بلكه باید آن را به دست آورد و برایش تلاش كرد. این موضوع را به دخترتان بیاموزید. پس از چند بار گوش كردن به حرف شما و رعایت قوانین خانواده (برای مثال در مورد ساعت بازگشت به خانه) میتوانید باز هم به او اعتماد كنید. از طرفی، تنها با یك بار خطا یا زیر پا گذاشتن قوانین، میتوانید از او سلب اعتماد كنید و به او بگویید برای دوباره به دست آوردن اعتماد قبلی باید همهچیز را از ابتدا شروع كند.
سختگیری بیشازحد یا آزادی بیشازحد، فقط كارها را خرابتر میكند. میتوان دوستانه و طی گفتوگویی صمیمانه میان پدر و مادر و فرزندان، بر سر این موضوع به توافق رسید. فراموش نكنید پدرها و مادرها بزرگسالانی هستند كه میخواهند حرفشان را به كرسی بنشانند و نوجوانان در حال یادگیری و تمرین برای به كرسی نشاندن حرفشان هستند. بنابراین فقط باید بتوانید این پیام را به ذهن دخترتان بفرستید:
«هرقدر بیشتر احساس مسؤولیت كنی، مسؤولیت بیشتری به تو واگذار خواهد شد و مفهوم مسؤولیت بیشتر، آزادی بیشتر است.»
وقتی در اوج خشم هستید، برای مثال از دیر كردن و تماس نگرفتن دخترتان، همیشه بهجای سرزنش كردن و تاختن به او، از جملاتی دربارهی خودتان با ضمیر «من» استفاده كنید. بهجای آنكه بگویید، «تو بیفكری… خودخواهی… فكر نمیكنی ما نگران میشویم… هرگز به دیگران اهمیت نمیدهی و…» بهتر است بگویید:
«من نگرانت بودم و نمیتوانستم آرام باشم… میخواستم به پلیس تلفن كنم… تو برای من باارزشی و نمیخواهم اتفاقی برایت بیفتد… میخواهم كمی به فكر پدر و مادرت باشی و در هر شرایطی از حال و روز خودت به ما خبر دهی … حتا اگر دچار درد سر هم شوی، هر ساعتی خودم را به تو میرسانم و…»
خشمهای آنی بر سر مسائل ریز و درشت، ناراضی بودن و اعتراض كردن به تقریباً همهچیز و پرخاش، واكنشهای طبیعی نوجوانان در این دوران زندگی آنهاست. از آنها نرنجید و قهر و عصبانیت را كنار بگذارید. اگر دخترتان در مورد همهی مسائل روزمره با شما مخالفت و بحث میكند، معنای آن، رشد كورتكس مغزی اوست و این پدیده موجب بروز رفتار خشونتآمیز در نوجوانان میشود. بنابراین، بحث، اعتراض و پرخاش اگر به مرحلهای خارج از كنترل و حاد نرسد، صدمهای به آنها نمیزند .
نوجوانان به عشق شما نیاز دارند. به آنها نشان دهید دوستشان دارید. دخترتان باید احساس كند در هر شرایطی ارزشمندترین چیز زندگی است. برای این كار هیچ فرصتی را هرچند كوتاه، از دست ندهید و خود را به او نزدیك كنید. برای مثال وقتی موسیقی مورد علاقهی او از رادیو پخش میشود، صدای آن را بلند كنید. هنگام پخش فیلم یا برنامه مورد علاقهی او از تلویزیون، كنارش بنشینید و موهایش را نوازش كنید. وقتی در حال درس خواندن و انجام تكالیف است، برایش خوراكی ببرید، او را ببوسید و لطیفهای تعریف كنید.
بعضی از خانوادهها چنان درگیر كار، گرفتاریهای روزانه هستند كه حتا در تعطیلات نیز فرصتی برای بودن با فرزندانشان ندارند. نوجوانان به تفریح و استراحت نیاز دارند. .