جنگ نوجوان و والدین

 

نبرد بزرگ

اگر بزرگ‌ترین نبرد والدین نوجوانان، مبارزه با ترس باشد، عمده‌ترین ترس آنان این است که نوجوانان مرتکب اشتباهی‌ بشوند که زندگی‌‌شان را برای‌ همیشه نابود کند.

 ما می‌‌ترسیم که کسی‌ به کودک شش ساله‌مان آسیب بزند، اما اگر دایم مراقبش باشیم، می‌‌توانیم تا حد زیادی‌ مانع آسیب‌های‌ احتمالی‌ شویم. دقیقا همین ترس را در مورد نوجوان شانزده ساله‌مان نیز داریم، اما نمی‌‌توانیم او را کنترلکنیم و دایم مراقبش باشیم.

 ما می‌‌ترسیم که نوجوان‌مان در امتحانات ناموفق باشد، با پلیس درگیر شود یا با افراد شروری‌ دوست شود. هرچه بیش‌تر بترسیم، بیش‌تر به آنان هشدار می‌‌دهیم. اما مشکل این‌جاست که هر بار که می‌‌خواهیم نصیحت‌شان کنیم، آنان مانع ادامه‌ی‌ گفت‌وگو می‌‌شوند.

گاهی‌ احساس می‌‌کنیم باید اوضاع را کنترل کنیم .

همه ما باید بپذیریم این مشکل وحشتناکی‌ است که نوجوان‌مان می‌‌خواهد مستقل شود و مستقل تصمیم بگیرد. کسی‌ که نمی‌‌تواند لباس زیرش را در اتاقش پیدا کند، چه‌طور می‌‌تواند در این دنیا راه درست زندگی‌ را بیابد و برای‌ مثال، در مصاحبه‌های‌ شغلی‌ یا انتخاب رشته تحصیلی سربلند بیرون بیاید؟

رها کردن او به حال خود سخت است، اما ضروری‌ است.

دکتر مهدی قاسمی

نویسنده: دکتر مهدی قاسمی

روانپزشک و رواندرمانگر

مشاهده سایر مطالب دکتر مهدی قاسمی
نظرات کاربران
دکتر مهدی قاسمی

دکتر مهدی قاسمی

دکتر مهدی قاسمی روانپزشک و رواندرمانگر تحلیلی