اجبار در برابر خواستن

 

اجبار در برابر خواستن

کسی‌ که علی‌‌رغم خواسته‌اش متقاعد می‌‌شود، هنوز بر سر عقیده‌اش هست.”

از لحظه‌ای‌ که از خواب بیدار می‌‌شوی‌ تا زمانی‌ که دوباره می‌‌خوابی‌، تنها به دو دلیل هر کاری‌ را انجام می‌‌دهی‌. مردم کاری‌ را انجام می‌‌دهند چون یا مجبورند یا دلشان می‌‌خواهد.
اگر مجبوری‌ کاری‌ را انجام بدهی‌ ـ چون اگر انجام ندهی‌ از عواقبش رنج می‌‌کشی‌ ـ آن کار را انجام می‌‌دهی‌. به‌هرحال تو این جور کارها را با سه حالت انجام می‌‌دهی‌: اکراه، دلخوری‌، مقاومت.

فقط وقتی‌ دلت بخواهد کاری‌ را انجام بدهی‌، داوطلبانه آستین بالا می‌‌زنی‌. به همین دلیل بسیار مهم است که امر و نهی‌ را به #خواهش و تقاضا تبدیل کنیم یا پیشنهاد بدهیم.

تبدیل دستور به توصیه یا پیشنهاد، باعث می‌‌شود مردم از حالت اکراه در انجام کاری‌ در بیایند و از سر رغبت کار را انجام دهند.

تصور کن چقدر احساس بهتری‌ خواهی‌ داشت اگر کسی‌ امر و نهی‌ را به صورت جمله‌ای‌ سؤالی‌ بر زبان بیاورد.

هر کسی‌ دوست دارد خود مختاری‌ و #استقلال خود را حفظ کند و هیچ کس خوشش نمی‌‌آید استقلالش را از او سلب کنند. تقاضاها به تو حق انتخاب برای‌ انجام کار دلخواه می‌‌دهد که احتمالاً دوست داری‌ همکاری‌ کنی‌ چون خودت را مسئول حس می‌‌کنی‌.

دکتر مهدی قاسمی

نویسنده: دکتر مهدی قاسمی

روانپزشک و رواندرمانگر

مشاهده سایر مطالب دکتر مهدی قاسمی
نظرات کاربران
دکتر مهدی قاسمی

دکتر مهدی قاسمی

دکتر مهدی قاسمی روانپزشک و رواندرمانگر تحلیلی