اجتناب رنج را افزایش می دهد
هرچه زمان و انرژی بیشتری صرف اجتناب یا خلاص شدن از تجربه های درونی ناخواسته کنیم بیشتر احتمال دارد که به لحاظ روانشناختی در بلند مدت رنج ببریم. اختلال های #اضطرابی مثال خوبی از این وضعیت هستند. این #اضطراب نیست که جوهرهء اختلال های اضطرابی را تشکیل می دهد.
به طور کلی اضطراب یک هیجان عادی انسانی است که همه ما تجربه می کنیم.
ریشه هر اختلال اضطرابی بر اجتناب تجربه ای افراطی قرار دارد:
زندگی که تحت سلطه تلاش خیلی سخت برای اجتناب یا خلاص شدن از اضطراب است.
برای مثال فرض کنید من از قرار گرفتن در یک موقعیت اجتماعی احساس اضطراب می کنم و برای اجتناب از آن احساس اضطرابی، از حضور در اجتماع پرهیز می کنم. حالا من (( اضطراب اجتماعی)) دارم. واضح است که در کوتاه مدت مفید است – از بعضی از افکار و احساسات اضطرابی اجتناب می کنم – اما هزینه بلند مدت آن کلان است. من منزوی می شوم و زندگی من کوچکتر می شود.