وینی کات اصطلاح جالب مادر رضایتبخش را برای توصیف یکی از کارکردهای مادرانه ابداع کرد. این کارکرد عبارت است از تأمین نیازهای کودکی به قدری که او زندگی را خوب شروع کند. وینی کات بسی بیش از فروید، بر ضرورت سازگار شدن محیط و والدین با نوزاد و نیازهای او تأکید داشت. فروید نقش والد را نادیده نگرفت، اما بیشتر به تأکید بر دنیای درونی و نیازهای غریزی نوزاد گرایش داشت.
مادر رضایت بخش آن چه را کودک در روابطش با مادر در یک دوره از رشد خود نیاز دارد، به قدر کافی فراهم می آورد. او متناسب با نیازهای متغیر کودکش خود را دگرگون و سازگار می کند، تا آنکه به تدریج در میزان وابستگی کودک در حال رشد کاهشی به وجود میآید.
وینی کات برای تأکید بر دگرگونیهایی که از مادر انتظار میرود. اصطلاح (دل مشغولی مادرانه اولیه)
را بر اشتغال خاطر مادر به نیازهای کودک که در آغاز همچون بخشی از خود او به نظر میرسد، اطلاق میکند و اغلب با حصول مجدد استقلال مادر متناظر است. به تدریج و با رشد و نمو نوزاد تغییراتی در روابط رخ میدهد، بدین شکل که هر قدر کودک مستقل تر میشود توقعاتش از مادر کاهش مییابد.
مادر رضایت بخش در سازگاری موفقیت آمیز با نوزاد خود، احساس قدرت مطلق نوزاد را پاسخ می دهد و تقویت میکند. چنین مادری با موفقیت و مکررا اطوارهای خودانگیخته نوزاد را پاسخ میدهد و توهمات حسی او را به واقعیت بدل میکند، این کار احساس قدرت مطلق را در نوزاد تقویت میکند و نوزاد کم کم وجود واقعیتی بیرونی را به تصور میآورد که جادویی و تحت کنترل او جلوه میکند (به علت سازگاری موفقیت آمیز مادر با اطوار و نیازهای نوزاد).
کم کم در نوزاد این ظرفیت شکل میگیرد که چیزی را که در دسترس است به شیوه ای جادویی احضار کند و مادر رضایت بخش نیز بایستی همچنان امکان چنین تجربه ای را که برای حس قدرت نارسیستیک (خود شیفتگی) نوزاد لازم است، بر قرار نگه دارد.
در این صورت نوزاد می تواند با خاطری آسوده از توهم خلاقیت و اختیار نامحدود لذت ببرد. در اینجا نه تنها تجربه جسمانی ارضای غرایز، بلکه نوعی وحدت هیجانی و باور به واقعیت به عنوان آن چه می توان در مورد آن توهمانی داشت، شکل می گیرد. در این زمان است که برداشتن گامهای نهایی ممکن می شود، یعني وانهادن تدریجی احساس قدرت مطلق و توهمزدایی تدریجی درنتیجه شناسایی عناصر توهم آمیز و برقرار کردن تماس با واقعیت.