طلاق چیست؟

به عنوان یک تمثیل، طلاق را می توان نوعی عمل جراحی دانست که تمام قلمروهای زندگی فرد را تحت تأثیر خود قرار می دهد. ریشه های اصلی طلاق را باید در شرایط، امید و آرزوهای زمان ازدواج جستجو کرد. افراد بسیار زیادی با این ایده ازدواج می کنند که بعد از ازدواج زندگی شان بهتر خواهد شد. فقط یک آدم احمق ممکن است وارد یک رابطه زناشویی بشود و چنین انتظاری نداشته باشد. اندازه و عمق ناکامی و دلخوری هنگام طلاق بستگی به این دارد که فرد از این زندگی مشترک چه چیزی می خواسته و چقدر فکر می کرده که دیگری باید تلاش کند تا زندگی بهتری برای او بسازد. هر چقدر انتظارات فرد از رابطه مشترک بیشتر باشد و هر چقدر بیشتر احساس کند که برای داشتن یک زندگی معنادار و با نشاط باید فرد دیگری را به خودش و زندگی اش اضافه کند، برآورده نشدن این انتظارات، بیشتر او را ناکام و مأیوس می کند.
برای بسیاری از مردم، تجربه طلاق مانند شکستن یک ظرف است و آنها قبل از آنکه بتوانند راه خود را در زندگی ادامه دهند، نیاز دارند تا تکه های این ظرف شکسته را از روی زمین جمع آوری کنند. در این دوره خاص، فرد اغلب احساسات و عواطف گسترده ای را تجربه می کند از جمله يأس، ناامیدی، ناکامی، دلخوری، انتقام جویی و مقابله به مثل. در چنین شرایطی افراد نیاز دارند تا جهت گیری کاملا جدیدی برای زندگی خود پیدا کنند. همچنین احتیاج به زمان دارند تا برای آرزوهایی که داشته اند و حالا متوجه شده اند که آرزوهای زیبایشان هرگز برآورده نخواهد شد، سوگواری کنند.

بازیابی خود بعد از طلاق
البته که طلاق به غرور ، و احساس ارزشمندی فرد لطمه وارد می کند و دائما این سؤال از ذهنش عبور می کند که اشکال از کجا بود؟ و ترس های زیادی در مورد آینده به سراغ فرد می آیند. حال چیزی که مهم است که چگونه فرد بتواند از زندگی بعد از طلاقش لذت ببرد. طلاق در واقع مرحله ای است که در آن فرد می تواند از گذشته اش درس بگیرد، خودش را بهتر بشناسد و همچنین بخش هایی از خودش را کشف کند که تا قبل از این برای خودش هم ناشناخته بوده است. بهترین تمثیلی که می توان برای این دوره استفاده کرد، همان دوره بهبودی تدریجی و دوره نقاهت بعد از هر عمل جراحی است.
مراحل هیجانی که یک نفر در فرآیند طلاق و پس از طلاق تجربه می کند بسیار شبیه مراحلی است که فردی که عزیزی را از دست داده طی می کند.

فرد ابتدا رخداد یا واقعه را انکار می کند و احساسی که پس از آن دارد این است که می خواهد خود را از تمام موقعیت ها منزوی کند.

سپس مرحله خشم است که، او دیگری را برای وضعیت ناگوار خود سرزنش می کند.

مرحله سوم مرحله چانه زنی است، در این مرحله فرد، دفتر حساب و کتاب ها را نگاه می کند تا مطمئن شود که همه چیز برابر و عادلانه تقسیم شده است. این مرحله اغلب به صورت گرفتن سرپرستی بچه ها و تقسیم اموال و املاک در فرآیند طلاق خود را نشان می دهد.

سپس فرد وارد مرحله افسردگی می شود که در این مرحله تنفر از خود، سرزنش کردن خود و احساس شکست خوردگی خودنمایی می کند. در نهایت پس از همه این رخدادها، فرد شروع می کند به پذیرش وضعیت و پذیرش خودش. از دل این مرحله است که امید به آنچه می تواند اتفاق بیفتد سر باز می کند.

با شروع سفر بازسازی خودتان، به سرعت می فهمید که واقعا فرایند طلاق شبیه کوهنوردی است.
بازسازی زندگی بعد طلاق هم مثل صعود به قله، فرآیندی کند و دشوار به نظر می‌ رسد واحتمالاً متوجه خواهید شد که در مسیر ، راه های فرعی زیادی وجود دارد،وفرآیندی کند و دشوار به نظر می رسد و مثل کوره راه‌های کوهستان که باید آنها را دنبال کنیم چون مسیر مستقیمی برای صعود به قله وجود نخواهد داشت. احتمالا گاهی عقب نشینی و گاهی راه های پر پیچ و خمی را تجربه خواهید کرد که شما را از جاده اصلی منحرف می کند. هر گام، درس های زندگی ارزشمندی دارد که ارزشش را دارد که روی آن کار کنید. هر چقدر که لازم است به خودتان فرصت و زمان بدهید تا دردتان را به خوبی درک کنید و ظرفیت تان را برای حرکت به جلو و گذار از این وضعیت افزایش دهید.
هدف ما در رواندرمانی کمک به شما در کنار آمدن با موضوعات هیجانی اجتناب ناپذیری است که در فرآیند انسجام دادن به زندگی بعد از این آشفتگی و به هم ریختگی، با آنها مواجه خواهید شد، فرآیند بازسازی شروع می شود، سپس در خصوص ماه های اول که احتمالا با میزان زیادی افسردگی، خشم و تنهایی دست و پنجه نرم می کنید. همان طور که پیش می رویم به شما کمک می کنیم تا بار سنگین مربوط به گذشته را از روی دوشتان بر زمین بگذارید. در حین اینکه یاد می گیرید ارزشمندی ها و توانمندی های شخصی خودتان را شناسایی کنید، می توانید یک بار دیگر ریسک کنید و اعتماد به دیگران را از سر بگیرید و در برابر ایجاد رابطه های جدید گشوده باشید. اگر به همین ترتیب صعود به کوه را ادامه دهید، یک زندگی معنادار و آزادانه را خواهید یافت. احتمالا در این فرآیند، جاده پیش رویتان، مسطح و هموار نخواهد بود .

نظرات کاربران
 
 
   
دکتر مهدی قاسمی

دکتر مهدی قاسمی

دکتر مهدی قاسمی روانپزشک و رواندرمانگر تحلیلی