دکتر مهدی قاسمی
روانپزشک و رواندرمانگر
زوج درمانگر
رابطه زناشویی
در هیچ حیطه دیگری در زندگی مشترک به اندازه رابطه زناشویی امکان خجالت و شرمندگی، جریحهدار شدن احساسات و عدم پذیرش وجود ندارد. تعجبی ندارد که صحبت کردن واضح درباره این موضوع برای بیشتر زوجها یک چالش بزرگ است. زوجها اغلب “به روشنی حرفشان را نمیزنند”،کاری که باعث میشود فهمیدن آنچه واقعاً دوست دارند به یکدیگر بگویند دشوار می شود.
اغلب وقتی زن و مرد با هم درباره نیازهای زناشوییشان صحبت میکنند، مکالمههای آنها ،غیرمستقیم است، دقیق نیست و نتیجهای دربر ندارد. اغلب هم زن و هم مرد عجله دارند که زودتر گفتگو را تمام کنند، با این امید که بتوانند بدون اینکه زیاد درباره آن صحبت کنند نیازهای یکدیگر را به طرزی معجزهآسا بفهمند. آنها به ندرت چیزی شبیه به این میگویند: “من واقعاً حال میکنم وقتی مثل دیشب مدت طولانی سینههای مرا محکم فشار میدهی.” یا “من واقعاً هر روز میخواهم با تو باشم” یا “خیلی دوست دارم صبحها عشقبازی کنیم” و نظایر آن. مشکل این است که هرچه کمتر به وضوح درباره چیزهایی که میخواهید و چیزهایی که نمیخواهید صحبت کنید، احتمالاً کمتر به هدفتان میرسید. مسئله همبستری میتواند روشی جالب برای نزدیکتر شدن به هم و تعمیق احساس صمیمیت باشد. اما وقتی صحبت کردن درباره این موضوع با تنش فراوان سنگین میشود، در این صورت نتیجه اغلب ناامیدی و جریحهدار شدن احساسات خواهد بود.
راه حل: یاد بگیرید طوری درباره مسایل زناشویی با هم صحبت کنید که باعث شود هر دوی شما احساس آرامش و امنیت کنید. این به معنی یاد گرفتن راه درست تقاضا کردن چیزی که میخواهید و روش مناسب نشان دادن عکسالعمل به درخواستهای همسرتان است. از آنجایی که بسیاری از افراد همیشه نگران این هستند که آیا برای همسرشان جالب هستند یا نه و اینکه آیا همسرشان عاشق آنها هست یا نه، نکته کلیدی در رابطه با صحبت کردن درباره معاشقه این است که با ملاحظه و دقت فراوان صحبت کرده و عکسالعمل نشان دهید. یک جلسه معاشقه که با ایراد گرفتن از طرف مقابل شروع شود احتمالاً خیلی سریعتر از “فوری” به پایان میرسد. هدف از رابطه زناشویی این است که به هم نزدیکتر شوید، از هم بیشتر لذت ببرید، احساس رضایتمندی کنید، و احساس کنید برای هم ارزش قایل هستید و یکدیگر را میپذیرید، در این حیطه حساس زندگی مشترکتان. هیچچیز به اندازه این حرف که به همسرتان بگویید: “تو هیچوقت با لمس بدن مرا تحریک نمیکنی.” باعث نمیشود که او از لمس کردن شما دلسرد شود. بهتر است بگویید: “دیشب وقتی روی کاناپه همدیگر را میبوسیدیم من واقعاً حال کردم من این کارها را خیلی دوست دارم. احساس خیلی خوبی به من دست میدهد.” به همین ترتیب، به جای اینکه بگویید: “اینجا رو لمس نکن.” اگر بگویید: “وقتی اینجا رو لمس میکنی خیلی بیشتر لذت میبرم.” بهتر جواب میگیرید وقتی با همسرتان درباره مسئله زناشویی صحبت میکنید، نگرش شما همیشه باید این باشد که دارید چیزی که پیشاپیش خوب است را حتی بهتر میکنید. حتی اگر از وضعیت فعلی رابطه زناشویی تان راضی نیستید، لازم است روی جنبه مثبت آن تاکید کنید.
اگر همسرتان از شما درخواستی میکند، سعی کنید این درخواست را به عنوان انتقاد از عدم جذابیتتان، یا ناتوانی جنسی، نداشتن مهارت عشقبازی، یا انتقاد از شخصیت درونیتان تلقی نکنید. سعی کنید نگرشی مشابه یک آشپز حرفهای داشته باشید. وقتی مشتری امشب اشتهایی برای ماهی ندارد، اصلاً به سرآشپز بر نمیخورد. در عوض، او تلاش میکند چیزی را فراهم کند که به مذاق مشتری خوش آید.
البته این بدان معنا نیست که شما مجبورید با همه درخواستهای همسرتان موافقت کنید. هر یک از شما به خودش مربوط است که تصمیم بگیرد آیا نسبت به کاری احساس خوبی دارد، و با آن احساس راحتی میکند و آن را دوست دارد یا نه. مسایل جنسی به طرزی باورنکردنی بستگی به میل و اشتهای فرد دارد، بنابراین واقعاً مهم است که کاری کنید که برای هر دوی شما خوشایند باشد.
برای مثال مردی دوست داشت در طول هفته چندین بار رابطه زناشویی داشته باشند، اما زن فکر میکرد که یک یا دو بار کافی است. در نتیجه مرد کلافه شده بود و احساس طردشدن میکرد. مرد تلاش می کرد به طرق مختلف همسرش را راضی کند اما این کارها فقط باعث میشد “زن” احساس کند تحت فشار است، حالتی که نتیجه عکس داد. در حالی که کلافگی و ناامیدی مرد افزایش مییافت، تمایل زن کمتر و کمتر میشد.
پیشنهاد یک زوج درمانگر ماهر این بود که شخصی که کمتر به رابطه زناشویی علاقمند است (در اینجا زن) لازم است احساس کند همهچیز تحت کنترل اوست. تمرکز را از رابطه جنسی به تحریک کردن و لذت فیزیکی معطوف کردند. زن عاشق ماساژ بود، بنابراین پیشنهاد شد که او به کتاب فروشی برود و یک کتاب درباره ماساژ انتخاب کند که برایش جالب بود. پیشنهاد شد که او مسئول تجربه تحریکات بدنی خود و همسرش باشد. او شبها همهچیز را مدیریت میکرد. با اینکه عملاً همبستری در کار نبود، مقدار زیادی در آغوش گرفتن و لمس کردن تحریکآمیز بدن در برنامه وجود داشت. به تدریج علاقه زن به هم بستر شدن افزایش یافت، و آنها به تدریج شروع کردند به داشتن همبستری بیشتر در طول هفته (حدوداً یک بار بیشتر).
اغلب داشتن انتظارات (بیان نشده) مانع از تجربه زندگی عاشقانه در حد اعلاء و ایدهآل آن میشود. همچنین هم بستری همیشه در مورد همه از لحاظ شدت و کیفیت به یک اندازه نخواهد بود. گاهی اوقات احساس میکنید تا اعماقِ وجود یکدیگر را لمس کردهاید. در مواقع دیگر فقط احساس میکنید خوشایند بود. گاهی اوقات معاشقه کُند و آرام است، در پارهای دیگر از مواقع خیلی مختصر و کوتاه است. تنوع میتواند در یک هم بستری وجود داشته باشد، و باید هم وجود داشته باشد. اما گاهی اوقات نیز وجود دارد که معاشقه صرفاً وسیلهای برای ابراز عشق است.
بهترین راه برای غنی کردن رابطه عشقی این است که ترجیحات و علاقمندیهای یکدیگر را بشناسید و قدری وقت بگذارید تا این چیزها را به خاطر سپرده و به خاطر آورید، و از این دانش استفاده کنید تا موقعی که با انگشتانتان و لبهایتان همسرتان را لمس میکنید بیشتر به هم لذت را هدیه بدهید.
وقتی از لحاظ جنسی تحریک شدهاید اطمینان حاصل کنید این دانش را در اختیار دارید، و کاری کنید که این دانش در بدنتان و در حساسیت نشان دادن به عکسالعملهای بدنی همسرتان زنده شود.
یکی از ویژگیهای عمده زوجهایی که رابطه زناشویی شادی دارند این است که آنها عشقبازی را در واقع نوعی ابراز صمیمیت میدانند و تفاوتهایشان در نیازها و علایقشان را اصلاً به خود نمیگیرند.
اگر آنقدر با هم احساس راحتی کنید که خیالپردازیهای جنسیتان را با هم در میان بگذارید و حتی آنها را عملی کنید، این کار تا حد زیادی هم بستری شما را غنیتر و گستردهتر میکند.
خیالپردازیهای جنسی، حیطه بسیار ظریف و حساسی است. اگر چه خیالپردازی خاستگاه تخیل، تنوع و ماجراجویی در یک رابطه زناشویی است، زوجهای خیلی کمی قادرند درباره خیالپردازیهایشان با هم صحبت کنند و سپس راهی برای عملی کردن این خیالپردازیها در رابطه زناشوییشان پیدا کنند. اگر قادر باشید درباره رؤیاهای جنسیتان با همسرتان حرف بزنید، نتیجه قطعاً صمیمیت، رابطه عاشقانه و هیجان بیشتر خواهد بود
سعی کنید این ایده را پرورش دهید که در قلمروی رابطه زناشوییتان، همه آرزوها، تصورها، خیالپردازیها، و خواستهها قابل قبول هستند. هیچ چیزی ذاتاً بد یا نفرتانگیز نیست. میتوانید به درخواست همسرتان نه بگویید، اما هیچ وقت آن را به تمسخر نگیرید و به آن توهین نکنید. بیان کردن خیالپردازیها در زمینه جنسی نیازمند راحت بودن و اطمینان داشتن به طرف مقابل است، بنابراین وقتی همسرتان در مورد خیالپردازیهایی که دارد با شما حرف میزند مطمئن شوید که به اندازه کافی ظرافت به خرج میدهید و عاشقانه رفتار میکنید. هر چند ایده همسرتان مورد علاقه شما نیست، حداقل تا جایی که برای شما سردکننده جنسی نیست، با آن موافقت کنید. سعی کنید به دل نگیرید و بدتان نیاید وقتی همسرتان گاهی دوست دارد در رختخواب نقش یک غریبه، یک پرستار یا نقش یک دزد دریایی را بازی کند. فقط به آن به چشم یک نمایش بازی کنید. ممکن است حتی همسرتان نیز ایده، خواسته و خیالپردازی خودش را به درستی درک نکند و نتواند توضیح دهد چرا خیالپردازی خاصی برای او تحریکآمیز و شهوتبرانگیزاست؛ آنچه مهم است این است که این گونه هست.
در حیطه هم بستری یک سری چالههای رو بازی وجود دارد که باید مراقب آنها باشید. بزرگترین این چالهها نداشتن دانش زمینهای درباره مسایل جنسی است که باعث میشود افراد انتظاراتشان را بر اساس عملکرد خودشان و بر مبنای منابع اطلاعاتی غیررسمی غیرقابل اطمینان و نامعتبر پایهگذاری کنند، اصولاً بر اساس چیزهایی که از دوستان در دوران نوجوانی شنیدهاند. نتیجه اغلب این است که ما در مورد خودمان قضاوتهای سختگیرانه میکنیم و احساس میکنیم که همبستر خوبی نیستیم. برای مثال، بسیاری از مردها فکر میکنند که باید همیشه قادر باشند هر بار که موقعیتش پیش میآید نعوذرا تجربه کنند. اگر این اتفاق نیفتد آنها احتمالاً به خودشان و توانایی جنسیشان شک میکنند. این مورد و انتظارات متعدد دیگر مواردی هستند که ما بدون اینکه واقعاً در مورد آن مطلع باشیم همواره با خود داریم.
یک مشکل دیگر درباره نداشتن دانش پایهای در زمینه مسایل جنسی این است که ما فرض میکنیم که آناتومی و فیزیولوژی جنسی یکدیگر را میشناسیم در حالی که هیچجا درباره این چیزها مطالبی را فرا نگرفتهایم. ما هرگز یک وسیله جدید، پیچیده و پیشرفته را بدون اینکه ابتدا به دفترچه راهنما نگاهی بیندازیم استفاده نمیکنیم. اما در مورد مسایل جنسی، معمولاً این کار را میکنیم.
هرگز قبل از اینکه درباره مسایل جنسی کتاب بخوانید فرض نکنید که همه چیز را در مورد آن میدانید.